4 جوزا 1394 - مقالات
ظاهرا علاقمندی کرزی برای کسب شهرت و محبوبیت بیشتر و کنار نرفتن از راس قدرت در افغانستان روز به روز بیشتر می شود چرا که وی پس از اتمام دوران ریاست جمهوری اش بسیار فعالتر، سیاستمدارتر، عاقلتر و دلسوزتر به وطن شده است.
وی که در هشت ماه گذشته به هند، استرالیا، آلمان و چند کشور دیگر سفر کرده، این بار در سفری چهار روزه عازم پکن شد تا در برنامه ای اعلام نشده، به مقامات چینی به گفتگو بپردازد.
نظر حامد کرزی درباره پکن این است که طی این سالها چین در پروسه صلح افغانستان بدون سر و صدا همکاری قابل ملاحظه ای نموده، همچنان که در بازسازی افغانستان همکاری های خوبی داشته است. رییس جمهور پیشین هنوز هم به مساعد نمودن فرصت های سرمایه گذاری چین در کشور تاکید دارد و می گوید فراهم نمودن امنیت لازم برای سرمایه گذاران چین در افغانستان ضروری است چرا که این رابطه می تواند روابط دو جانبه در سطوح دیگر را نیز فراهم آورد.
درباره اینکه چرا کرزی پس از بازنشتگی اش هنوز اینقدر در سطح داخلی و بین المللی فعالیت دارد، باید گفت: واقعیت درباره شخصیت سیاسی حامد کرزی این است که طی سالهای پیش آمریکایی ها همیشه سعی کردند تا کرزی را اجیر خود معرفی کنند و وی را شخصی وابسته به غرب نشان دهند، هرچند خودش تلاش کرد تا با افزایش مراودات سیاسی کابل با کشورهای قدرتمند منطقه، این وابستگی را از بین ببرد، ولی در عمل این اتفاق نیفتاد.
چرا که آمریکایی ها طی سیزده سال گذشته طوری رفتار کردند که هیچ یک از کشورهای منطقه نتوانند جای پای محکمی را در عرصه های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در افغانستان باز کنند. زیرا می دانستند کشورهایی چون هند، چین و ایران توان آوردن صلح و ثبات در افغانستان را دارند. لذا با ایجاد رقابتهای کاذب و زد و بندهای سیاسی، تمام تلاش خود را به کار بردند تا همکاری متقابل همسایگان با دولت کرزی میسر نشود.
بسیاری از آگاهان مسایل سیاسی معتقدند که اگر افغانستان و کشورهای منطقه متحد می شدند، نیازی به حضور کشورهای خارجی در افغانستان نبود زیرا این اتحاد، ما را بی نیاز از کمکهای غرب میکند. ولی آمریکاییها رذل تر از آن بوده و هستند که بگذارند چنین اتحادی محقق شود تا تمام اهداف و برنامه های ده سال آینده آنها از بین برود.
هرچند که حامد کرزی به خوبی می دانست که این مقامهای کاخ سفید بودند که وی را در سال 2001 به قدرت رساندند و تا سال 2014 در قدرت نگه داشتند، و از آنجایی که حرمت حق آب و نمک واجب است، وی نخواست افغانستان شاهد جایگزینی همسایگان به جای آمریکا باشد.
لذا تمامی سیاستهای حامد کرزی در سیزده سال حکومتش نشان می دهد که اینگونه سخن گفتن وی پس از اتمام دوران ریاست جمهوری اش، توبه کردن از اعمال گذشته نیست و باز هم به دستور کاخ سفید مجبور به این سیاه بازی و تظاهر کردن است. حتی اگر توبه هم باشد، دیگر دردی از دردهای کشور را دوا نمی کند.
متاسفانه در سیزده سال گذشته به لطف اشتباهات سیاسی کرزی، افغانستان به گونه ای پیش رفته که چاره ای ندارد جز اطاعت بی چون چرا از غرب. نه استقلالی، نه پیشرفتی، نه بازسازی قابل قبولی، نه حکومت مقتدری، نه امنیت و ثباتی، نه اقتصادی مناسبی و نه هیچ چیز دیگری.
اکنون هم که وی بیشتر به فکر بزرگتر کردن خودش است تا منافع افغانستان. به گفته ی دوستان کرزی وی قصد دارد از خود شخصیتی بسازد که هیچگاه در تاریخ افغانستان فراموش نشود و از آنجایی که برگ برنده ای در کارنامه ی کاری خود ندارد، مجبور است به اشکال مختلف و با اظهار نظرهای متفاوت از گذشته، همچنان خود را در سطح اخبار رسانه های داخلی و خارجی قرار دهد.