مقاومت “الخلیل” قلب تپنده انتفاضه

آریانا نیوز: درحال حاضرمقاومت غزه الگویی شایسته برای بازتولید و ارتقا مقاومت به سایر نقاط فلسطین اشغالی خاصتاً کرانه باختری و علی الخصوص غزه نوین یعنی شهر مقاوم الخلیل شده است.

انتفاضه قدس در 9 میزان1394 در اثر عوامل متعددی در فلسطین آغاز شد که مهمترین آنها دو عامل زیر است:

وقوع جنایات مستمر رژیم صهیونیستی در ابعاد مختلف نرم و سخت در قبال مقدسات اسلامی و ملت فلسطین که برآمده از روانشناسی معیوب سیاسی و اجتماعی جامعه صهیونیستی می باشد و سبب آمیختگی خشونت و تجاوز در ذات صهیونیست ها شده است. این امر به توجه فلسطینی ها نسبت به توانایی های داخلی خود برای مقابله با صهیونیستها به جای امید داشتن به دولت های عربی منجر شده است.

عامل مهم دیگر تشدید گرایشات راستگرایانه افراطی در جامعه صهیونیستی است که به روی کارآمدن راستگراترین و افراطی ترین دولت رژیم صهیونیستی یعنی دولت ایتلافی اخیر نتانیاهو منجر شده است.

حتی با تغییر و تحولات اخیر این دولت در بسط ابعاد ایتلاف به حزب “اسراییل بیتنا” و تقرّر وزیر جنگ جدید یعنی “آویگدور لیبرمن” که در خشونت و قساوت شهره است این فرایند افراطی گری را به شدیدترین وجه تشدید کرده است.

به نحوی که خود سردمداران رژیم صهیونیستی تقرّر رییس حزب اسراییل خانه ما یعنی آویگدور لیبرمن را اشتباه دانسته و عامل ایجاد هزینه ای هنگفت برای دولت صهیونیستی ،تا حد ایجاد بحران امنیتی، برآورد کردند و نسبت به آن هشدار دادند.

به هرتقدیر انتفاضه قدس در جهت حفظ حرمت مسجد الاقصی و ملت فلسطین آغاز شد و سبب تغییرات اساسی در معادلات سیاسی و امنیتی و اجتماعی عرصه فلسطین اشغالی شد.

در بررسی فرآیند انتفاضه قدس نقاط عطف تعین کننده ای قابل تشخیص است که به تبع موضوع مورد بحث تنها به نقطه عطف اخیر آن می پردازیم.

طی ماه اخیر یعنی جون (اواخر جوزا) انتفاضه قدس اوج گیری مجدد و متفاوتی را به نمایش گذاشته است که سعی در توصیف و تبیین آن خواهیم کرد:

سه عملیات تل آویو(رمضان) و الخلیل (2 مورد) نقاط عطف تعین کننده در انتفاضه قدس محسوب می شوند.

عملیات تل آویو نشانگر عمق آسیب پذیری دستگاه های حفاظتی و امنیتی رژیم صهیونیستی است . دو جوان معتقد توانستند از محل زنده گی شان از الخلیل در کرانه باختری با گذشتن از انواع پست های تلاشی، مکانیزم های متنوع امنیتی اسراییل را بی اثر سازند و به قلب این رژیم نفوذ کنند و در کنار وزارت جنگ آن دست به عملیات شهادت طلبانه بزنند.

این عملیات نماد شکاف در چتر امنیتی و اطلاعاتی اسراییل و شدت آسیب پذیری آن است و پیامی وضاحت و تعین کننده به راستگرایی روزافزون دولت صهیونیستی و وزیر جنگ جدید و افراطی آن یعنی آویگدور لیبرمن (رهبر حزب راستگرای اسراییل بیتنا)محسوب می گردد.

اما دو عملیات ویژه در الخلیل به فاصله زمانی اندک از همدیگر(مقارن با روز جهانی قدس) نیز حاوی معانی تلخ و راهبردی برای رژیم صهیونیستی به حساب می آید.

عملیات نفوذ به شهرک کریات اربع در الخلیل واقع در کرانه باختری توسط نوجوانی فلسطینی و عبور از انواع حفاظ ها و پست های تلاشی مجددا ضعف های کلیدی سیستم امنیتی اسراییل در مقابل عزم و اراده نوجوانان و جوانان معتقد و مبارز فلسطینی را به نمایش گذاشت.

در عملیاتی دیگر به فاصله چند ساعت از عملیات فوق الذکر ،عملیات مقاومتی و مسلحانه دیگری در الخلیل به وقوع پیوست.

در این عملیات مقاومتی، تعدادی از مبارزان مقاومت اقدام به تیراندازی گسترده و سازماندهی شده به سمت یک موتر صهیونیستی در سَرَک نمبر 60 واقع در نزدیکی شهرک صهیونیست نشین “عتنائیل” در اراضی شهرک “سموع” واقع در جنوب شهر الخلیل کردند که در نتیجه آن یک شهرک نشین صهیونیست به هلاکت رسید و 3 نفر دیگر به شدت زخم برداشتند.

به گفته روزنامه صهیونیستی یدیعوت آحارنوت فرد کشته شده “خاخام میخائیل مارک” 48 ساله مدیر مدرسه دینی و پسر عموی “یوسی کوهن” رییس موساد بوده است.

عملیات مسلحانه در کرانه باختری عمق و گسترش روزافزون پیدا کرده است .

اگر عملیات مسلحانه در ابتدا بصورت انفرادی و موردی و البته خلاقانه انجام می شد باگذشت زمان و به مرور و با کسب تجربه بیشتر توسط ملت مبارز فلسطین طی انتفاضه قدس این عملیات مسلحانه به مرور به شکل جمعی ، سازماندهی شده و هدفمند و البته کاملا خلاقانه صورت می گیرد و روز به روز در یک فرایند صعودی تکامل می یابد.

اکنون الخلیل را پایتخت انتفاضه می نامند و با توجه به حجم عملیات مسلحانه و حمایت مردمی از انتفاضه و مقاومت میتوان آن را “غزه جدید” در کرانه باختری نامید.

غزه و مقاومت در کرانه باختری در حال بازتولید خلاقانه است.

درونی شدن کولتور مقاومت اسلامی و تسلیح و مقاومت مسلحانه برخاسته از متن جامعه و حمایت مردمی شاخص غزه اول و غزه دوم(الخلیل)است.

انتفاضه از حمایت وسیع مردمی برخوردار است و بی عملی ها ، انفعال ها و سازش های بی ثمر و خفت بار تشکیلات خودگردان از طرفی و راست گرایی تشدید شونده جامعه و دولت صهیونیستی از طرفی دیگر سبب بن بست در تمامی جوانب زنده گی و حیات فلسطینی شده و همگی این ها میزان تائیدی بر حقانیت راهبرد و گفتمان عزتمند مقاومت اسلامی زده است.

با بررسی دقیق نماز های جمعه طی ماه مبارک رمضان در مسجد الاقصی و حضور روزافزون ،هم افزا و معنادار ملت فلسطین ،علی رغم تمامی موانع صهیونیست ها،در این مراسم سیاسی و عبادی می توان به عزم و شور جامعه فلسطینی در مسیر مقاومت و مبارزه پی برد.

در جمعه اول: 70 هزار نفر

در جمعه دوم:200هزارنفر

در جمعه سوم:250 هزارنفر

و در روز قدس و جمعه الوداع:280 تا 300 هزارنفر

بنابراین به مرور شاهد درونی شدن فرهنگ مقاومت در کرانه باختری و تسلیح آن هستیم و مرکز آن هم غزه جدید یعنی شهر الخلیل است.

بازتولید نرم و سخت افزاری غزه و مقاومت اسلامی در الخلیل سبب شده است رژیم صهیونیستی دقیقا همان راهکارهایی را که برای مهار غزه و مقاومت آن در پیش گرفته است در خصوص الخلیل نیز اعمال کند.

اسراییل غزه را به مدت 10 سال محاصره ظالمانه همه جانبه اقتصادی،نظامی و …کرده است و همین راهکار را در خصوص الخلیل در پیش گرفته است و این یعنی تنبیه جمعی افراد یک جامعه.

به همین ترتیب اگر مرتبا و به بهانه های مختلف به نوار غزه حمله می کند و تاکنون سه جنگ خانمان سوز به آن تحمیل کرده است در الخلیل هم به تخریب خانه های مجریان عملیات های شهادت طلبانه و مقاومتی و مصادره زمین ها و اموال آنها و تبعید خانواده های آنها اقدام می کند.

اما علی رغم تمامی این تجاوزات و اشغالگری های صهیونیست ها ، مقاومت غزه نه تنها خاموش نشد بلکه الگویی شایسته برای بازتولید و ارتقا مقاومت به سایر نقاط فلسطین اشغالی خاصتاً کرانه باختری و علی الخصوص غزه نوین یعنی شهر مقاوم الخلیل شد.

مقاومت الخلیل قلب تپنده انتفاضه تلقی شده و نماد تسلیح کرانه باختری و درونی شدن کولتور مقاومت اسلامی در آنجا محسوب می گردد و آینده ای روشن را در افق آزاد فلسطین به تصویر می کشد.