29 جوزا 1394 - مقالات
این روزها هرکس برای خود برداشتی از جهاد دارد و بنام اسلام به جنگ مسلمانان می رود. لذا در این مطلب نگاه مختصری داریم به این موضوع:
هدف اصلي از جنگ مقدس و مشروع يا جهاد في سبيل الله در اسلام چيزي جز استکمال جامعه انساني و قرب او به خداوند متعال نيست ؛ و اين نيز جز با بسط توحيد و گسترش عدالت، به عنوان عالي ترين ارزشهاي الهي و انساني امکان پذير نيست.
اما در عين حال، اين هدف کلي را مي توان با توجه به نصوص جهاد، به اهداف جزيي و روشن تري تقسيم کرد . براي اين منظور بايد ديد که قرآن کريم و نيز سنت معصومين – عليهم السلام – جهاد و پيکار مسلحانه را با چه گروهها و جوامعي و به چه منظوري مجاز و يا واجب دانسته اند.
1- جهاد با تجاوزکاران و آواره کنندگان مومنان و جبهه توحيد.
2- جنگ با مشرکان ( توبه / 36 )
3- جنگ با کافران ( توبه / 123 ؛ فرقان / 52 ؛ محمد صلي الله عليه و آله / 4 )
4- اهل کتاب ( توبه / 29 )
5- منافقان ( توبه / 73 ؛ تحريم / 9 )
6- اهل بغي ( حجرات / 9 )
7- جنگ با استضعافگران ( نساء / 75 )
با مطالعه ي اين آيات ، مي توان جهاد را به انواع مختلفي تقسيم کرده و بر اساس آن اهداف جهاد را تبيين کرد . در يک تقسيم کلي جهاد به دو نوع جهاد دفاعي و جهاد ابتدايي تقسيم مي شود .
الف) جهاد دفاعي
مقصود از جهاد دفاعي ، جنگي است که در برابر تهاجم ، تجاوز و ظلم دشمن ، صورت مي پذيرد ، خواه اين دشمن مهاجم ، کافر باشد يا مسلمان . به همين دليل جهاد دفاعي خود به دو شاخه کوچکتر تقسيم مي پذيرد :
1) جهاد دفاعي خارجي ، در برابر تهاجم کافران و دولتهاي کفر .
2) جهاد دفاعي داخلي ، يا جهاد با اهل بغي ، يعني شورشگران مسلح عليه حکومت اسلامي .
مشروعيت اين دو نوع جهاد ، آنچنان بديهي است که حتي مخالفين جنگ نيز با اصل آن مخالفتي ندارند هرچند در چند و چون آن سخنهايي دارند .
ب) جهاد ابتدايي
مقصود از جهاد ابتدايي – بر خلاف ظاهر عبارت – جنگي نيست که مسلمانان آغاز کننده ي آن باشند ، بلکه منظور جنگي است که به دليلي غير از تهاجم فيزيکي دشمن ، تحقق مي يابد ، اين جنگ – که در برابر دشمن خارجي انجام مي شود – خود به دو شاخه کوچکتر تقسيم مي شود :
1- جهاد آزاديبخش با استضعافگران ، به منظور حمايت از مستضعفان و ملتهاي تحت ستم و استبداد .
2- جهاد دعوت با مشرکان ، کافران ، اهل کتاب و منافقان ( خارج قلمرو دولت اسلامي ) به منظور فراهم ساختن زمينه هاي بسط توحيد و رفع موانع از سر راه آن و نيز تامين امنيت مسلمانان و زندگي مسالمت آميز با ساير دول و جوامع .
اهداف جهاد اسلامي را – في الجمله – مي توان چنين برشمرد :
1- دفاع در برابر تهاجم فيزيکي دشمن خارجي ؛
2- دفاع در برابر شورشگران مسلح داخلي ؛
3- رهايي مستضعفين ؛
4- تامين امنيت مسلمانان و زندگي مسالمت آميز با دولتها و جوامع غير اسلامي ؛
5- فراهم ساختن زمينه هاي بسط توحيد و رفع موانع از سر راه آن .
و بدينگونه مشاهده مي کنيم که هيچ يک از اهداف غير انساني – که موجب پيدايش جنگهاي خانمان سوز فراواني در طول تاريخ شده است – از قبيل منافع مادي و اقتصادي، حب جاه و تفوق طلبي و استيلاجويي کشورگشايي و قهرمانخواهي ، دعواهاي شخصي، شهرت پرستي و معشوقه طلبي و … در اهداف جنگ و جهاد اسلامي ديده نمي شود، بلکه اهدافي عالي و انساني مورد نظر است که طبعا جنگ را از ناحيه دولت اسلامي از نهب و غارت و وحشي گيري و خانمانسوزي و در يک کلام هلاک حرث و نسل ، دور مي دارد و از اين جهات ، جايي براي انتقاد باقي نمي گذارد.
جنگي مقدس و الهي است که از جهات سه گانه اهداف، ماهيت و شيوه خدا پسندانه باشد. حال باید ببينيم آيا شيوه جنگ اسلامي هم يک شيوه خداپسندانه است ؟ پاسخ مطلب را در آداب و مقررات جنگ در اسلام بايد جستجو کرد . بنابراين از آن جا که موضوع اصلي اين مباحث ، « فلسفه حقوق » در اسلام است و نه « حقوق جنگ » ، در اين جا فقط با اشاره اي به فهرست آداب و مقررات پيش از شروع جنگ ، حين جنگ و بعد از جنگ ، الهي بودن شيوه جنگ مقدس يا جهاد اسلامي را نيز روشن مي سازيم . اهم آداب و مقررات جنگ از اين قرار است :
1.تقيد به عدم شروع جنگ .
گذشته از مقام تئوري و قانون، از نظر عيني و تاريخي هم وقتي که به جنگهاي صدر اسلام نگاه مي کنيم و آنها را با ساير جنگها مقايسه مي کنيم ، کمترين تلفات جاني، مالي و ويرانگري را در آن مشاهده مي کنيم و از سوي ديگر بزرگترين فايده را بر آن مترتب مي بينيم . اگر مسلمانان صدر اسلام با دو امپراطوري بزرگ ستمگر و مستکبر زمان، يعني ايران و روم نمي جنگيدند و با شکست دادن آنها ، تمدن بزرگ اسلامي را در قسمت اعظم جهان آن روز پديد نمي آوردند، تمدني که مبدا اصلي تمدن امروز جهان است، معلوم نبود که با استمرار جاهليت قرون وسطايي اين دولتها، بشريت امروز در چه وضعيتي به سر مي برد و تازه اينها همه، بدون حضور مستقيم امامان معصوم بوده است.