11 جدی 1393 - مقالات

مشکل عین و غین، قاتلی است که رییس شده؟!

مشکل عین و غین، قاتلی است که رییس شده؟!

سال ۲۰۰۹ اشرف غنی، عبدالرشید دوستم را قاتل و جانی خطاب کرده و سپس در سال ۲۰۱۴ معاون اولش انتخاب شده است. حال چنین شخصیتی می خواهد جایگزین یونس قانونی معاون اول رییس جمهور پیشین شود که از دوستان نزدیک عبدالله است و حتی میز و چوکی خود را برای احراز سمت جدید به همراه دارد

پس از گذشت صد روز از تشکیل اجباری دولت وحدت ملی، ناتوانی در معرفی کابینه و افزایش ناامنی باعث بی اعتبار شدن هرچه بیشتر عبدالله و اشرف‌غنی شده است به نحوی که حتی فریاد وکیلان پارلمان و سناتوران مجلس سنا هم بلند شده است.

اعضای مجلس سنا به عین و غین هشدار دادند که اگر نمی‌توانید کار را به خوبی پیش ببرید و در معرفی کابینه ناتوان هستید، استعفا کنید تا بیش از این فاصله بین ملت و دولت افزایش نیابد.

پیشنهاد ” استعفا دهید” از سوی سناتوران سنا، شاید تلخ ترین جملاتی باشد که عبدالله و اشرف غنی در سه ماه حکومت داری خود شنیده اند زیرا نشان دهنده اوج خشم مردم و سیاست مداران از وضعیت موجود آن هم پس از یک روند طولانی انتخابات است.

این چنین که به نظر می‌رسد حتی اگر اشرف غنی و عبدالله قبل از شروع خواب زمستانی نمایندگان پارلمان هم به اجماع نظر برسند، باز دولت وحدت ملی بسیار ضعیف خواهد بود چرا که اثبات شد دومین مغز متفکر جهان هم کاری از دستش در آشفته بازار پس از کرزی ساخته نیست. ( این لقبی است که مجله انگلیسی پرسپکت انگلیس سال ۲۰۱۳ به جناب اشرف غنی داد و در رتبه بندی ۱۰۰ متفکر برتر جهان، وی را در جایگاه دوم قرار داد!!! )

اشرف غنی تعهد داد که جمهوری اسلامی افغانستان یک پروژه شرکت سهامی نخواهد بود و در دولتش، تمام پست‌ها بر اساس استعداد و شایستگی توزیع خواهد شد ولی ایجاد یک دولت جعلی به دستور آمریکا باعث شد تا ۲ مرجع قدرت و تصمیم گیری در کشور شکل گیرد و زمینه را برای عدم قطعیت در مورد بحران و بی‌ثباتی سیاسی کابل، بیش از پیش مهیا کند.

هرچند اشرف غنی و عبدالله که در کوچه و بازار به عین و غین شهرت یافتند، دارای اشتراکهای فراوانی هستند و به ویژه هر دو تمایل قلبی و ظاهری فراوانی به آمریکا دارند و این را با امضای عاجل پیمان امنیتی به اثبات رساندند اما عدم معرفی کابینه ی جدید نشان داد جمع شدن مخالفان و دشمنان زیر یک سقف هرگز به معنای موفقیت نیست.

اثبات این جمله را می توان اینگونه بررسی کرد: سال ۲۰۰۹ اشرف غنی، عبدالرشید دوستم را قاتل و جانی خطاب کرده و سپس در سال ۲۰۱۴ معاون اولش انتخاب شده است. حال چنین شخصیتی می خواهد جایگزین یونس قانونی معاون اول رییس جمهور پیشین شود که از دوستان نزدیک عبدالله است و حتی میز و چوکی خود را برای احراز سمت جدید به همراه دارد.

در این شکی نیست که تضاد میان جنرال دوستم و دست اندرکاران تیم عبدالله از جمله محمد محقق، عطامحمد نور و یونس قانونی به طرز عجیبی عمیق است و حاکی از زخمهای دیرینه است که اکنون تبدیل به کینه و عقده شده است.

همه می دانند که در دوران جهاد شاید این رهبران جهادی برای مدت کوتاهی با هم متحد بودند ولی پس از آن، آنها رقبایی شده اند که مدعی هستند ” طالبان از جنرال دوستم بهتر هستند”. حال کابل دوباره میدان خروس جنگی همین افراد شده است. محقق و نور و قانونی و دیگر همفکرانشان در دوران کرزی از حکومت بی نصیب نبودند ولی جنران دوستم که از سال ۱۹۹۰ به عنوان ” شاه محلی” از وی یاد می شود، تحمل دیدن این افراد را ندارد و شاید هم دولت وحدت ملی را فرصتی برای تلافی آن رنجها می بینید.

عبدالله تاکنون بارها اعلام کرده که در ارتباط با بحث و چگونگی تشکیل دولت جدید با هیچ‌کسی جز شخص رییس‌جمهور‌ نمی‌نشیند ولی دوستم تا به حال چندین بار صراحتا به ریس اجرایی کشور هشدار داد و اعلام ایستادگی در مقابل وی را نموده است.

به هر حال اینگونه که از شرایط بر می آید بسیار بعید به نظر می‌رسد که رهبران دولت بتوانند در آینده زبان مشترک پیدا کنند. لذا تنها می توان گفت: خدا عاقبت ما را با این رهبران ختم به خیر کند.

همرسانی کنید!