16 جدی 1393 - مقالات

غنی در چنگال مافيای داخلی و خارجی!

غنی در چنگال مافيای داخلی و خارجی!

از وعده هايی که ریيس جمهور اشرف غنی قبل و بعد از انتخابات به مردم افغانستان داده بود معلوم می شود که بنابر فشارهای مافيای داخلی و مهم تر از همه خارجی که در راس آن جان کری وزير امور خارجه آمریکا و.. واقع است به ناکامی مواجه می شود. اشرف غنی در مصاحبه های متعدد خويش گفته بود که ساختار دولت کدام شرکت سهامی نيست. در اين شکی نيست که ریيس جمهور غنی يک شخص وطن پرست و پاک است ولی متاسفانه بنا بر فشار هايکه چه از داخل وبه خصوص ازطرف خارج وارد ميشود موصوف را در حالت دفاعی و يا بهتر ګفته شود در حالت ناتوانی قرار داده است.

 

از انتخابات و پيروزی غنی به صفت ریيس جمهور نزديک به ده ماه سپری می شود ولی تا حال به تشکيل يک کابينه موفق نگرديده اند. در اين راستا علت واضح است که افغانستان فعلآ دو زمامدار دارد که يکی خود اشرف غنی است که از طرف مردم افغانستان به اکثريت آرا انتخاب شده و شخص دوم عبدالله عبدالله است که از طرف جان کری وزير امور خارجه امریکا متحده انتصاب شده است.

 

اگر بتاريخ انتخابات ممالک ديگر جهان مرور کنيم هيچ وقت ديده نشده که شخص بازنده به صفت ریيس اجرایی و يا صدراعطم برگزيده شود. قابل تذکر است وقتي که در دور دوهم انتخابات آمريکا کانديد جمهوريخواه اقای ميت رامنی در مقابل ریيس جمهور اوباما شکست خورد، حتی معاونت رياست جمهوری را چه ميکنی که يک پست عادی هم به ميت رامنی داده نشد. حيثيت و موقعيت افغانستان برای آمريکا مانند لابراتوار است، هر تجربه که در جای ديگر نتواند در اينجا بسيار به آسانی ان را عملی می کند. مثل مشهور است که می گويد: اين زور لاله است که انگور در تاکها است.

 

آمريکا قصدآ و عمدآ چنين عمل خاينانه را مرتکب شد که يک شخص بازنده را به اصطلاح “خار بغل” در پهلوی اشرف غنی سنجاق نمايد. امريکا اين عمل خاينانه را وحدت ملی عنوان کرد، بلکه اين عمل بايد تضاد ملی ناميده شود. در اينجا سوال پيدا مي شود که آمريکا چرا شخص بازنده را که عبدالله باشد به صفت ریيس اجرایی تعبيه کرد؟ بايد گفته شود که کشورهای امپريالستی بخصوص آمريکا می خواهد که افغانستان يک رهبری ضعيف و تقسيم شده داشته باشد که هميشه محتاج فرامين ديکته شده قصر سفيد واشنگتن باشد.

 

مثل ديگری است که می گويد: سگ ها در بين خود دشمن، ولی در مقابل فقير يکی است. آمريکا، روسيه و ايران با هم اختلافات زياد دارد ولی در مورد افغانستان با هم نظر مشترک دارد، به اين اساس جان کری به مشوره شوروی، ايران، پاکستان و هند و تقريبآ تمام ممالک اروپای عبدالله را بصفت ریيس اجرایی برگزيد.

 

همچنان می گويد که در يک اتاق صد فقير زندگی می توانند بکنند ولی در يک مملکت دو پاچا با هم کنار نمی تواند بیایند. در زمانهای قديم متل چهار کلاه را شنيده بوديم ولی اکنون افغانستان توسط شش کلاه اداره می شود يعنی اشرف غنی، پشتون با دو معاون اش هر يک جنرال دوستم ازبک، سرور دانش هزاره. ریيس اجرایی عبدالله تاجک پنجشيری با دو معاون اش هر يک انجنير محمد خان پشتون يک شخص عاطل، باطل، خنثی، بی معنی و به اصطلاح يک نان خور اضافی. شخص دوم محمد محقق هزاره، يک شخص شديدآ فعال و ضد پشتون. در اين ساختار بوضوح ديده می شود که پشتون ها در اقليت و اقوام ديګر در اکثريت مطلق هستند بخصوص پنجشيريها و هزاره ها.

 

وعده هايی که از طرف ریيس جمهور اشرف غنی در مورد تعيين اشخاص ورزيده به مردم افغانستان سپرده شده بود که وزرای کابينه و روسای اداره های مهم بايد اشخاص باشد که اراسته با تعـليـمات عــالــی، باتجربه، وطنپرست ، مبرا از تعصبات سمتی، قومی، زبانی، نبودن سابقه جنايات، رشوتخوری، فساد اداری، خويشخوری وغيره و غيره باشد ګماشه ميشوند. ولی در اين روزها در مطبوعات افغانستان ديده می شود که اشرف غنی به آرمانهايی که دراين زمينه داشت بنابر مداخلات و در اندازی ریيس اجرایی عبدالله به يک بن بست نامعلوم مواجه شده است.

 

از جانب ديگر اخبار تازه که افغان جرمن انلاين از پژواک نقل قول کرده يک پاراگراف مهم آن در اينجا بطور نمونه بشما تقديم است:” معاون مرستيال يکتن از افراد نزديک به ریيس جمهور اشرف غنى، به آژانس خبرى پژواک گفت که معرفى کابينه، تنها به اراده ریيس جمهور و ریيس اجرایی نيست، بلکه حلقاتى در هردو طرف وجود دارند که بخاطر سهيم شدن درحکومت تلاش مى کنند.” اقای معين مرستيال به ادامه گفتار خود اضافه میکند و می گويد: گروه ها، احزاب و افراد مختلف در اطراف ریيس جمهور و ریيس اجرایی، تقاضاهاى زيادى دارند که بايد در حکومت سهيم شوند اما افرادى که از سوى اين حلقات معرفى می شوند، برابر به معيارها نيستند که ریيس جمهور تعيين کرده و اين، باعث تاخير در معرفى کابينه شده است.

 

گرچه آقای معين مرستيال اين حلقات چه داخلی و يا خارجی باشد بطور مشخص واضح نکرده ولی در مورد حلقات داخلی بايد گفته شود که حزب جمعيت اسلامی، اتحاد شمال و ستمی های شورای نظار، حزب جنبش ملی به سرکردگی دوستم، محمد محقق عضو حزب وحدت، و سرور دانش سابق معاون کريم خليلی عضو حزب وحدت در مورد تعين اشخاص برای کابينه شديدا با هم در اختلاف اند. به احتمال قوی بايد گفته شود که سياسون آمريکا، انگلیس، ايران، روسيه، پاکستان و به گمان غالب هندوستان در اين موضوع دخيل هستند.

 

از جانب ديگر به اصطلاح آوازه های سر چوک حاکی است که تدابير يک کودتا براه انداخته خواهد شد و داکتر عبدالله توسط هوادارانش که اتحاد نامقدس شمال است قدرت را غصب خواهد کرد. به احتمال قوی دراين کودتا حزب جمعيت اسلامی به سرکردگی عطا نور والی بلخ، حزب جنبش به سرکردگی دوستم و حزب وحدت به سرکردگی کريم خليلی که اعضای برجسته آن محمد محقق و سرور دانش هستند با يک ديگر دست همکاری داده و حکومت منتخب ریيس جمهور غنی را سرنگون خواهد کرد.

 

ناگفته نبايد گذاشت که در اين دسايس سازمانهای استخباراتی پشت پرده سهم خواهد گرفت.

 

از خدای متعال خواهانم که دسايس دشمنان افغانستان چه داخلی و يا خارجی باشد تحقق ناپذير باشد و آرمان های شوم خود را بگور ببرند. و من الله توفيق

 

 

پاچا

همرسانی کنید!