شکست سیاسی و نظامی آمریکا در افغانستان

شکست سیاسی و نظامی آمریکا در افغانستان

آمریکا در عراق به بهانه نابود کردن سلاح های کشتار جمعی دیکتاتور حاکم بر آن کشور یعنی صدام حسین وارد شد و در افغانستان به بهانه مبارزه با تروریزم اما نه در عراق سلاح کشتار جمعی یافت شد و نه در افغانستان تروریزم نابود گشته است. 

اکنون اما نیروهای نظامی آمریکا عراق را در حالی ترک می کنند که نزدیک به دوصدهزار نفر از مردمان آن دیار را به کام مرگ فرستاده و صدها تن دیگر را بر اثر جراحات وارده معلول و معیوب کرده است. عراقی که بنا بود آمریکا به مردم آن کشور دموکراسی را هدیه کند با سرانجامی نامعلوم روبرو است و رویدادهای سیاسی روزهای اخیر در آن کشور که حاکی از تشتت و پراکندگی عمیق میان گروه های سیاسی عراقی است خبر از آینده چندان روشنی نمی دهد.

در افغانستان اما نیروهای نظامی ناتو که بالغ بر بیش از یکصدوپنجاه هزار نظامی اسلحه به دست می باشند، در برابر طالبان و گروه های مسلح وابسته به آن در یک نبرد چریکی و فرسایشی ده ساله زمینگیر شده اند و اکنون گام به گام به خواسته های آن گروه تن در می دهند.

نظامیان آمریکایی که در آغاز با هیچ زبانی جز زبان تفنگ حاضر به گفتگو با طالبان نبودند امروز آماده اند برای آزاد کردن سرباز اسیر خود از چنگال طالبان با آنان مذاکره کرده و به خواسته های شان گردن نهند. طالبان در برابر آزاد کردن سرباز نظامی آمریکایی دو درخواست مشخص از آمریکایی ها دارند: 1-  نام رهبران آن گروه از لیست سیاه سازمان ملل متحد و شورای امنیت آن سازمان حذف شود. 2- تمام زندانیان افغان زندان گوانتانامو از قید رها شوند.

آمریکایی ها مدت ها پیش به بخشی از خواسته اول طالبان جامه عمل پوشانده و براساس گزارش ها قرار است پروسه خروج نام تمام رهبران آن گروه از لیست سیاه سازمان ملل به زودی تکمیل گردد. در عین حال مقدمات انتقال زندانیان افغان زندان گوانتانامو که اکثرا از اعضای طالبان هستند در حال جریان است و به زودی آنان به زندان بگرام منتقل و سپس با سرباز اسیر آمریکایی مبادله خواهند شد. درست به همین دلیل، خبرگزاری رویتر از پیشرفت گفتگوها میان طالبان و آمریکا خبر می دهد و می گوید این گفتگوها به مراحل حساسی رسیده است. البته در فضای سیاسی و رسانه ای افغانستان چنین شایع شده که گویا این گفتگوها در خصوص پروسه صلح با طالبان است اما حقیقت این است که بخش اعظم این مذاکرات بر روی یک پرونده مشخص یعنی رهایی سرباز اسیر آمریکایی می چرخد.

علاوه بر این ها افتتاح رسمی دفتر سیاسی طالبان در قطر با حمایت آمریکا و آلمان و بدون اطلاع دولت افغانستان، چیزی جز به رسمیت شناختن آن گروه به حیث یک گروه سیاسی و نظامی تأثیرگذار در بحران افغانستان نیست. چنین به نظر می رسد که مقامات غربی با اینکه خود را در نبرد نظامی با طالبان شکست خورده می بینند و در میدان نبرد از پیروزی در برابر آن گروه نومید گشته اند به دنبال آن هستند که حداقل مانع از پیروزی صددرصد طالبان و براندازی حکومت کنونی افغانستان توسط آن گروه شوند.

مقامات آمریکایی و غربی که در کشتی نظامی بازی را به حریف باخته اند اکنون در پی آن هستند که در در کشتی دیپلماتیک و سیاسی پشت حریف را با زمین آشنا کنند. بنابراین ابتدا باید پیوند آن گروه را با پاکستان قطع کرده و سپس آنان را به پای میز مذاکره آورده و سرانجام با مقامات دولت افغانستان بر سر یک میز بنشانند. اما گویا حریف نیز دست دشمن را خوانده و هرچند حاضر به مذاکره با آمریکا شده اما به هیچ روی حاضر نیست با دولت افغانستان بر سر میز مذاکره بنشیند. این مسئله بدان معنا است که طالبان نه رابطه خود را با پاکستان به عنوان اصلی ترین حامی اش قطع می کند و نه هرگز با مقامات دولت افغانستان حاضر به تقسیم قدرت خواهد شد بلکه آن گروه فعلا سیاست دفع الوقت را در پیش گرفته و در تلاش است تا با ادامه این جنگ فرسایشی تا سال 2014 میلادی که سال خروج نیروهای نظامی آمریکا از افغانستان است، زمینه را برای به قدرت رسیدن مجدد خود آماده کند.

نتیجه اینکه اکنون و پس از ده سال از حضور ده ها هزار نیروی نظامی غربی به بهانه مبارزه با تروریزم در کشور، گروه طالبان قوی تر از همیشه در عرصه نظامی و سیاسی ظاهر شده و علیرغم باج های که آمریکا و دولت افغانستان به آن گروه می دهند، دست دوستی آنان را پس زده و حاضر نیست یک قدم از خواسته های خود مبنی بر خروج نظامیان خارجی از کشور و براندازی دولت افغانستان کوتاه بیایند.

 

همرسانی کنید!