16 حمل 1394 - مقالات

سیاست خارجی عبدالله و غنی به دوراهی رسید

سیاست خارجی عبدالله و غنی به دوراهی رسید

درحالی که پیش از این هم انتظار نزدیکی و همسویی اشرف غنی به سیاست های منطقه ای ملک سلمان و ممنون حسین قابل پیش بینی بود اما اینچنین بی گدار به آب زدن و دمیدن در آتش جنگ بین اعراب را از سوی مغز متفکر نشریات زرد انگلیسی نمی توان توجیه کرد.

 

هم اینک مخالفت ها و موافقت های حمایت گونه نسبت به مداخله علنی و رسمی کابل از اسلام اباد و ریاض برای حمله به صنعا شدت یافته است و این به معنای اولین دوراهی عمیق و شکاف آشکار در تبیین سیاست خارجی اشرف غنی و عبدالله است.

 

یک دولت و دو تصمیم چه در مسایل جزیی داخلی و چه مسایل منطقه ای و حتی مسایل بین المللی با محوریت افغانستان یک ننگ و بی آبرویی برای دولت وحدت ملی ای محسوب می شود که به زعم خودشان با نصفانصف کردن چوکی ها به جنگ بر سر قدرت پایان دادند.

 

به گوش رسیدن دو صدای مخالف از ارگ ریاست جمهوری درکابل و در مقر حکومت مرکزی مبنی بر اعلام حمایت قاطع از ملک سلمان برای حفظ حرمین شریفین و اعزام هزاران نیروی افغانستانی جان بر کف به یمن و در طرف مقابل اعلام برائت از تهاجم توجیه ناشدنی ریاض و اسلام آباد به صنعا به چه معنا است؟!

 

این روزها بیانیه های بسیاری درخصوص عدم تهدید امنیتی حرمین شریفین در مکه و مدینه و نیز زیرپا گذاشتن قوانین شورای امنیت سازمان ملل متحدد در تجاوز عربستان به یمن از سوی دارودسته تیم اصلاحات و همگرایی و اپوزیسیون و برخی نمایندگان و نهادهای مدنی منتشر می شود.

 

در مقابل اشرف غنی با توسل به توصیه شورای علما و پناه بردن به این دسته ی متنفذ مذهبی مبنی بر حمایت تمام و کمال از مواضع عربستان در قبال یمن و به خاک و خون کشیدن مردم بی گناه صنعا و شهرهای هم جوار بر این مداخله و تهاجم سرپوش شرعی گذاشته است.

 

در این میان، اگر شورای علما آنچنان وزنه سنگین و قابل اعتنا و قابل اتکایی درخصوص سیاست خارجی و دیپلماسی دولت وحدت ملی منهای اصلاحات و همگرایی است پس دم و دستگاه و هزینه و مخارج وزارت خارجه به چه کار می آید؟

 

در نهایت با گذر از وضعیت بغرنج و دردآور کودکان یمنی می رسیم به این نکته قابل تامل که این دوراهی تاکجا ادامه می یابد؟!

آیا یک روح در دو بدن در نهایت به دو تکه نیمه جان بی روح نمی انجامد؟!

اگر موضع گیری اشرف غنی درخصوص عربستان و پاکستان با توافق و مشورت عبدالله صورت می گرفت چه می شد و حال که رییس اجرایی از مداخله در این تهاجم برائت جسته است چه می شود؟!

آیا کابل استحقاق به خاک و خون کشانیدن صنعا با همکاری اسلام آباد و ریاض متجاوز و زیاده خواهی که بیش از دو دهه افغانستان را به گورستان امنیت و ثبات بدل کردند دارد؟!

همرسانی کنید!