4 قوس 1394 - مقالات

راه حل مبارزه با تروریسم

راه حل مبارزه با تروریسم

تجربه مبارزه با تروریسم نشان می‌دهد که تروریست‌ها نابود نمی شوند بلکه از جایی به جای دیگر نقل مکان می کنند، یک روز در افغانستان هستند، یک روز در سومالی، روزی در عراق و حالا در سوریه!

 

پس از حملات خونین هفته قبل در پاریس که جهان را بهت زده کرد، موجی در رسانه‌های بین المللی آغاز شد که منطق آن لزوم تشدید مبارزه با تروریسم تکفیری است که نماد آن داعش به حساب می‌آید.

 

این حملات نشان داد که خطر تروریسم از آن چیزی که درباره آن صحبت می‌شود نزدیک‌تر است و باید فکری برای مبارزه با تروریسم در جهان کرد و ریشه‌های آنرا خشکاند.

 

اما سوال اینجاست که راه حل مبارزه با تروریسم چیست و از کجا باید شروع کرد؟

 

آنگونه که کشورهای غربی عمل می‌کنند اولین و دم دستی ترین راه برای مبارزه با داعش بمباران شهرهای سوریه همچون الرقه است تا به این طریق ضربات محکمی بر تروریست‌ها وارد شود اما باید این سوال را مطرح کرد که آیا این حملات می‌تواند تروریست‌ها را ریشه کن کند؟

 

باید اذعان کرد که پاسخ این سوال منفی است؛ چرا که تروریست‌های داعشی و القاعده ای سال هاست تجربه خنثی کردن حملات هوایی و بمباران پهپهادها را در یمن، سومالی، پاکستان، عراق و سوریه دارند و این حملات نمی‌تواند آنها را نابودکند.

 

داعشی‌ها و دیگر گروه‌های تکفیری در چنین شرایطی به مخفیگاه‌های خودشان می روند و در این میان مردم غیرنظامی هستند که همانند سپرهای انسانی قربانی حملات هوایی غربی‌ها می‌شوند.

 

راه حل دیگر برابر اروپایی‌ها، اخراج مسلمانان، تشدید فشارهای امنیتی بر آنها و فرصت دادن به فاشیست‌ها جهت هدف قرار دادنشان است تا وادار به ترک قاره سبز شوند و به این شکل این قاره امن شود اما این راهکار هم نتیجه ای جز تشدید افراط گرایی و جذب بیش از پیش جوانان به گروه‌های مسلح نخواهد داشت.

 

تجربه مبارزه با تروریسم نشان می‌دهد که تروریست‌ها نابود نمی شوند بلکه از جایی به جای دیگر نقل مکان می کنند، یک روز در افغانستان هستند، یک روز در سومالی، روزی در عراق و حالا در سوریه؛ دلیل این تجربه ناموفق در زمینه مبارزه با تروریسم این است که مدعیان این مسئله هرگز با ریشه تروریسم مقابله نکرده‌اند.

 

کشورهای غربی خاصتاً امریکا به جای اینکه به سراغ ریشه و تنه درخت تنومند تروریسم بروند شاخه‌های آنرا در دوره های مختلف و براساس منافع خودشان هدف قرار می‌دهند که البته همین رفتار است که باعث شده تردیدهای جدی درباره عملکرد امریکا درباره مبارزه با تروریسم وجود داشته باشد و بسیاری خود غربی‌ها را راهبر و مدیریت کننده تروریسم در منطقه بدانند.

 

کمتر کسی است که باور نداشته باشد، ریشه تروریسم تفکر وهابی است که با پول بی حساب و کتاب نفت در حال رشد است و این عربستان سعودی است که تنه درخت تروریسم جهانی شده و تا زمانی که از اندیشه وهابی حمایت شود و با پول دولت عربستان در اروپا و آفریقا ترویج شود کسانی هستند که خود را برای تکفیر و ترور آماده کنند؛ اگر القاعده باشد به این گروه می‌پیوندند و اگر داعش شکل بگیرد در آن عضو می‌شوند و اگر داعش شکست بخورد شاید به گروه‌هایی چون جیش الفتح، احرار شام یا خوراسان بپیوندند.

 

در همین زمینه روزنامه نیویورک تایمز امریکا با اشاره به اینکه عربستان و داعش یکی هستند که اولی داعش سیاه و دیگری داعش سفید است، می نویسد: «غرب در نبرد با تروریسم علیه یکی جنگ به پا می‌کند، اما به سوی دیگر دست دوستی دراز می‌کند. این مکانیسم انکار است و انکار، بهای گزافی دارد.»

 

مجله فارن پالیسی نیز در هفته گذشته در یادداشتی با اشاره به لزوم مقابله با حمایت‌های عربستان از تروریسم بین المللی و فشار بر ریاض در این زمینه می‌نویسد: «از دهه 1970 دولت عربستان و سازمان‌های مذهبی وابسته به آن نسخه افراطی ایدئولوژی خود را با پول نفت خود به سر تا سر دنیا صادر کرده‌اند.»

 

در چنین شرایطی دو سناریو قابل اشاره است؛ یا اینکه غرب در مبارزه با تروریسم جدی است و برهمین اساس فشار بر دولت ریاض را افزایش داده و آنها را وادار به توقف حمایت از تروریست‌ها می‌کند که براین اساس می‌توان در میان مدت شاهد افول تمایل به این گروه ناشی از توقف کمک‌های مالی باشیم.

 

اما سناریو دیگری هم دور از ذهن نیست؛ اینکه غربی‌ها به بهانه مبارزه با تروریسم سوریه را هدف حملات هوایی قرار دهند، پرواز ممنوع برقرار کرده و در شمال این کشور منطقه امن ایجاد نمایند و از سوی دیگر مسلمانان در اروپا هدف آزار و اذیت و تبیض‌های بیشتری قرار گیرند که اگر این چنین شود بر بسیاری مشخص خواهد شد که حرف‌ها درباره مبارزه با تروریسم تکفیری تنها ادعا است و خود غربی ها نیز از آن به طور تاکتیکی برای رسیدن به اهداف استراتژیک خود بهره می‌گیرند هرچند در ظاهر دشمنشان باشند.

همرسانی کنید!