25 حوت 1393 - مقالات
آنگونه که از شواهد بر می آید گروه تروریستی داعش نفوذش را در برخی نقاط افغانستان گسترش داده، هرچند که برداشتهای متفاوتی از میزان حضور و قدرت داعش وجود دارد. به نحوی که يکي از نمايندگان داعش در پاکستان ادعا کرده که اين گروه توانسته بيعت بيش از 10 هزار مبارز افغانستانی را در مناطق قبايلي به دست بياورد ولی داکتر عبدالله می گوید این تهدیدها اغراق آمیز است.
قطعا موضوع حضور داعش در افغانستان نه به آن شوری است که پاکستانیها می گویند و نه به آن بی نمکی که داکتر عبدالله مدعی است. اما یک چیز مسلم است که داعش تهديدي برای ایجاد صلح و ثبات برای دولت جدید است و در این میان پاکستان مهمترین نقش را دارد.
همان پاکستانی فرمانده نيروهاي ارتش آن در شهر پيشاور می گوید: گروه تروريستي داعش به هيچ وجه تهديدي براي اين کشور نيست چرا که برای ارتش پاکستان فقط نام تروريستها تغيير کرده و فقط برخي از فرقه هاي طالبان به گروه تروريستي داعش پيوسته اند، اما ارتش به خوبي اوضاع را تحت کنترل دارد و قادر به مقابله با تمام گروه هاي تروريستي است.
به بیان دیگر داعش برای پاکستان نه تهدید است و نه دشمن ولی همین تغییر پرچم برای افغانستان بسیار خطرناک است و اشرف غنی باید برای مقابله با این گروه تروریستی دست به دامن اسلام آباد شود تا هم از گسترش داعش در افغانستان جلوگیری شود و هم طالبان به جای پیوستن به این گروه، به مذاکرات صلح روی بیاورند.
این در حالی است که به گفته ی آگاهان مسایل سیاسی کشور، ناامنی با اقتصاد پیوند عمیقی دارد و ناامنی ها در افغانستان، بیشتر انگیزه و جنبه اقتصادی دارد و امنیت در کشور تنها از راه نظامی و اعمال خشونت قابل تامین نیست؛ بلکه بایستی بسترهای اقتصادی آن از این سرزمین برچیده شود.
به بیان دیگر امنیت از رهگذر ارایه خدمات مناسب، تامین نیازهای شهروندان و کمکردن فاصله دولت از ملت قابل تامین است، نه تنها از راه به کارگیری قدرت و بازگرداندن شبه نظامیانی که معلوم نیست اصل و نسبشان به کجا بر می گردد به آغوش ملت!!!
قطعا فقر، بیکاری، افزایش تولید مواد مخدر، افزایش اعتیاد به مواد مخدر، اوجگیری فساد اداری، تحقق نیافتن وعدههای رییس جمهور پیشین، آشفتگی و سردرگمی سیاسی ناشی از نبود یک موضع سیاسی ثابت و سنجیده، سبب شده تا روز به روز دیوار دوری مردم از دولت به طول و پهنای خود بیفزاید.
مشاهده همین وضعیت فعلی کشور و مشکلات موجود در آن که بعد از گذشت هفت ماه هنوز کابینه ای از آن وجود ندارد، بهانههای خوبی به دست طالبان میدهد تا به سیاهنمایی و منفیبافی بیشتر رو آورند و با این کار به تزلزل و کاهش مشروعیت در ماه های آغازین دولت وحدت ملی دامن بزنند.
اشرف غنی و عبدالله باید بدانند که هر نابسامانی میتواند دستمایه تبلیغاتی مناسبی برای طالبان باشد و نارضایتی مردم از دولت، شانس و شرایط سربازگیری و افزایش نفوذ اجتماعی طالبان یا همان داعش جدید را تقویت کند.
در حالی که با درک مشکلات و تامین نیازهای مردم، میتوان حس اعتماد نسبت به دولت را تقویت کرد؛ و این موضوع از یک سو میتواند سبب سرخوردگی طالبان شود و از جانب دیگر میتواند نوید بخش نهادینهشدن نظم نوین و مردم سالار در کشور قرار گیرد.
هرچند همه اینها زمانی محقق می گردد که آمریکا و متحدانش افغانستان را به حال خود وا گذارند و بگذارند که همه امور به دست خود مردم و دولت افغانستان حل و فصل گردد. امری که با طمع سیری ناپذیری کاخ سفید و پاکستان و آل سعود، امکانش بسیار دور از تصور است.