7 دلو 1393 - مقالات
قرار اظهارات شخصیت های سیاسی و رسانه ها، دیگر طالبان مهره های از کار افتاده بحساب می روند و تاریخ مصرفشان تمام است. طالب در افغانستان از منظر سیاسی و اجتماعی از اول هم به یکی از قبایل مربوط به قوم پشتون تاپه خورد و داعیه امارت به خلافت ملا عمر پاه در تحولات افغانستان گذاشت و بعد به بن بست انجامید و امروز بیشترین مردم ناراضی را در جنوب کشور دارد و دیگرطالبان انگیزه برای تحرک محور سیاسی و اجتماعی محسوب نمی گردند و جذبه ای برای حامیان خارجی نیز ندارند.
ابوبکر البغدادی خلافت را در جغرافیایی شبه جزیره عرب شکل داد و دولت اسلامی که همانا خلافت اسلامی باشد را زیر چتر استخبارات منطقه و غرب احراز نموده و اعلام نمود که هر مسلمان باید به خلافت بپیوندد و حیات بدون خلافت ارتداد است. اینکه عربستان سعودی، یمن و چند شیخ نشین دیگر + ترکیه و غرب = اجماع استخباراتی که مناسبات پیچیده استخباراتی دوران جنگ سرد را به شکل از اشکال در برابر کشورهای روسیه، چین، ایران، آسیای میانه و سوریه دوباره بازسازی و احیا نموده و به شکل گسترده ترو افراطی تر آن وارد بازی شده است.
حامیان داعش دو پر تبلیغاتی یعنی نکات افراطی این گروه را بعنوان ناقضان حقوق بشر و کنوانسیون های بین المللی برجسته ساخته تا به این ترتیب اتهام همکاری با این گروه را رفع کرده باشند یعنی فاصله خود را با این گروه حفظ نمایند و از طرفی دولت ها و شخصیت های مخالف خلافت که در اصل در تضاد با منافع یکی از اعضای اجماع استخباراتی است را ضعیف و فاقد اقتدار نشان داده و در آخر کار ناقضان حقوق بشر را قهار و قویتر از دشمنانش معرفی نموده و مخالفان خلافت را ضعیف و عامل ایجاد خیزش بنام داعش تعریف نموده وبه نحوی این گروه که همانا اجماع استخباراتی است را برای اهداف بزرگتر سمت سو بخشیدند.
این گروه مساله فلسطین را موضوع ارضی دانسته و از دخالت در آن میپرهیزند و مشکل اصلی امت اسلامی را عدم موجودیت خلافت اسلامی دانسته و درتلاش اند که عسکر گیری را از کشور های اروپایی و غربی که رو به اتمام است را تغییر داده و این بار جنوب آسیا و مناطق که برای بدست آوردن اهداف اجماع استخباراتی مساعد می باشد را متحول سازند.
هرچند پاکستان در همان اوایل یورش داعش در عراق، همکاری نموده و یک تعداد از اجیران را که از مناطق وزیرستان بسیج کرده بود را به حمایت از داعش به جبهات عراق فرستاد که در صفحات تلویزیون نیز نوع پوشش پکول های شان مشخص بود. اجماع استخبارتی بالای پاکستان فشار آورده و پاکستان را وادار به تضعیف طالبان نموده که البته پاکستان هیچگاهی دست به نابودی طالبان نخواهد زد و ممکن طالبان را پاکسازی نموده و داعش را جایگزین نماید.
پاکستانی ها تصمیم دارند حضور فیزیکی طالبان را با تشکیلات آنها از بین برده و به داعش بدین ترتیب کنار آمده اند که همکاری صد در صد اما پایگاه و حضور داعش در پاکستان ممنوع است و باید داعش پایگاه و حضور فیزیکی اش را در افغانستان به نمایش گذارد. بدین ترتیب تمام عرب ها، ازبک ها و شاخه های فعال القاعده، طالبان پاکستانی مخالف دولت پاکستان (حکیم الله محسود) و طالبان افغانی دو طرف مرز با ابوبکر البغدادی بیعت نموده و بیرق سفید را با بیرق سیاه تعویض نمودند، همچنان در بلوچستان و تربت جام ایران نیز حرکات مشابه شروع شده است.
نکته جالب داعش این است که البغدادی اسامه را منحرف و ملا عمر را گمراه می خواند و از طرفی داعش با افکار وهابی افراطی پیروان مذهب حنفی و شیعه را گمراه تلقی می کنند و عملا در نقاط از ولایاتی کنر و هلمند روی موضوعات مذهبی و عرف های مروج درمنطقه برخورد کرده اند و رفتگان بعد از دوره خلافت بغداد تا کنون را مرتد می شمارند. خلافت اسلامی ملا مسلم دوست را به صفت امیر خود در افغانستان تعیین نمود اما بعد روی ملا مسلم دوست تجدید نظر نموده و توجیه آن این که ملا مسلم دوست از قوم پشتون است و درحال حاضر فردی دیگر را تعیین نموده اند که نام وی حافظ سعید است و معاون بخش نظامی وی بنام محمد نعیم از قوم غیرپشتون افغانستان را نیز گماشته اند تا بعد فرا قومی این گروه تضمین گردد.
اینبار گفته می شود داعش پایگاه هایی در جنوب و شمال ایجاد کرده و به تبلیغات گسترده دست زده اند و مصروف عسکرگیری و آموزش نظامی می باشند. در شهرهای بزرگ مثل هرات، قندهار، جلال آباد و… احزاب و فرقه های متعدد تحت عنوان تبلیغی، حزب التحریر و…از چند سال بدین سو فعالیت دارند و بیشتر روی قشر جوان که اکثرا بیکار، لیسانس های سرخورده و آنهایی که از نبود عدالت رنج می برند و یاهم فقیر،کار نموده و سازماندهی منظم میان این گروه ها را شکل داده اند.
گفته می شود این گروه با الهام از فتوحات قبلی ایشان در عراق در افغانستان نیز آماده می شوند تا دست به حملات جبه ای بزنند و شهرهای عمده که در تیررس شان قرار دارد را از اداره حکومت خارج نمایند و اینکه در درازمدت حلقه تحریم جمهوری اسلامی را تنگتر و تیر رس حریم خلوت روسیه که کشورهای آسیای میانه است را نشانه بگیرند.
اینبار بازی به مراتب بزرگتر از پروژه طالب آغاز گردیده و درحقیقت روند دوم بازی آغاز شده است.
اگر به سفرهای رییس ستاد ارتش و رییس آی اس آی پاکستان به افغانستان و همچنان سفر رییس جمهور به پاکستان و به این ترتیب اظهارات پوتین در مورد فعالیت های داعش در افغانستان را دقت داشته باشید به نحوی خطر فعالیت های داعش در افغانستان را نمی توان نادیده گرفت. حالا محمد اسماعیل خان نیز صدای پای داعش را احساس کرده و تلاش می کند مانند جنرال دوستم معاون اول رییس جمهور جواز استفاده از سلاح را به نحوی از دولت بدست آورد هر چند مبارزه با داعش کار به مراتب بزرگتر از توان اسمعیل خان و امثالهم است.
در مملکت که گرفتن قدرت، توزیع قدرت، تحمیل قدرت و درمجموع مشروعیت قدرت چالش زا باشد، فقر، بیکاری، بی عدالتی، تبعیض درپروژه های انکشافی و صد ها موارد دیگر وجود داشته باشد از یک روشنفکر، چپی، مجاهد، طالب و 50 تابعیته بعید نیست که داعش بسازد.
در این صورت داعش ضمن اینکه بازی پیچیده اجماع استخباراتی است اما بیشتر از نابسامانی های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی کشور ها آب خورده و تغذیه می شود.
با در نظر داشت این اوضاع برای همه و بخصوص دولت مردان، جامعه مدنی و تمام شهروندان کشور لازم است که چشم باز کنند و نگاه خود به قضایا را جدی بگیرند!
احمد سعیدی