21 عقرب 1391 - مقالات

خروج ناتو: فرصت مبارزه برای نیروهای امنیتی افغانستان

ناتو

خروج ناتو: فرصت مبارزه برای نیروهای امنیتی افغانستان

آیا افغانستان برای دوره بعد از 2014 آماده خواهد بود؟ گروه بین المللی بحران در اکتوبر سال جاری با انتشار گزارش هشدارآمیزی درباره احتمال بروز تنش های سیاسی و انتخاباتی در دوره بعد از 2014 و اینکه ممکن است بعد از خروج نیروها ناتو و کاهش قابل ملاحظه کمک های مالی خارجی افغانستان دچار آشفتگی های سیاسی و امنیتی شود، توجه گسترده ای را به این گزارش هشدار دهنده جلب کرد. اما با آنهم، درباره آنچه که در گزارش گروه بین المللی بحران برجسته شده، کمتر توجه صورت گرفته است: وضعیت و توانایی نیروهای امنیتی افغانستان شامل اردو و پولیس ملی.

در این گزارش آمده بود: “با نزدیک شدن انتخابات ریاست جمهوری افغانستان و تشدید رقابت های سیاسی، این ریسک بصورت بالقوه وجود دارد که بروز رقابت های ویرانگر در میان رهبران دسته های شامل در ساختار نیروهای امنیتی کشور ممکن است نه تنها منجر به افزایش حملات “سبز علیه آبی” شود بلکه میزان فرار سربازان از خدمت را نیز بیش از پیش افزایش دهد و این در بدترین سناریو، می تواند بعد از خروج نیروهای ناتو و امریکایی خطر از هم فروپاشی سیستم فرماندهی و رهبری این نیروها را به وجود آورد.”این هشدارها زمانی بیشتر برجسته می شود که به سیاست ایالات متحده در توسعه نیروهای امنیتی افغانستان توجه کنیم.

ایالات متحده در حال پیش بردن استراتژی پرحجم و سنگین نظامی برای توسعه نیروهای امنیتی افغانستان است. استراتژی کنونی ایالات متحده عمدتا بر ظرفیت سازی متمرکز شده، که قابل ستایش است، اما چیزی که اغلب نادیده گرفته شده، تقویت اصول دموکراتیک در ساختار این نیروها است که برای حصول اطمینان از موفقیت نهایی در افغانستان، یک نیاز اساسی و مبرم است.

اصولی از قبیل پاسخگویی، انقیاد و فرمانبرداری از مقامات غیرنظامی، و احترام به حقوق بشر، قانون درگیری مسلحانه، قوانین نافذه افغانستان، واستفاده و پابندی به عدالت. ایالات متحده باید در جهت رفع این نگرانی ها از طریق روی دست گرفتن و پیشبرد راهکارهای سیاسی و غیر نظامی موازی، توجه داشته باشد.به نظر می رسد هدف تلاش های ایالات متحده در توسعه قابلیت ها و ظرفیت نیروهای امنیتی افغانستان، روشن و ساده است: ایالات متحده در تلاش است تا توانایی نیروهای امنیتی افغانستان برای اجرا و رهبری عملیات های نظامی افزایش یابد تا اطمینان حاصل شود که این نیروها قادر خواهند بود امنیت کشور را تامین کنند؛ از ساختار دولت و نظام حمایت و از آن حراست کنند؛ و با تروریزم بصورت موثر مبارزه کنند.

نیروهای آمریکایی مستقر در افغانستان که مسئولیت توسعه، تجهیز و آموزش نیروهای امنیتی افغانستان را بر عهده دارند، بر توسعه مهارت ها و قابلیت های نیروهای امنیتی افغان تمرکز دارند که این نیروها برای مقابله با گروه های مخالف مسلح و جرایم نیاز دارند. این آموزش ها حوزه هایی از قبیل مشاوره در مورد فرایند تعقیب و هدف قرار دادن دشمن، مراحل عملی تصمیم گیری نظامی، حفظ و حراست از نظم و قانون، درگیری و مانور، تاکتیک های رزمی واحد های کوچک و غیره را شامل می شود. با این حال، مشخص نیست که پالیسی و برنامه های عملی ایالات متحده در این راستا، پیچیدگی های سیاسی، نظامی و اجتماعی در افغانستان را که نیروهای امنیتی کشور در آینده ناگزیر با آنها درگیر خواهند بود، در نظر داشته باشد.

همانطور که در مورد نیروهای خارجی در افغانستان حمایت عمومی اهمیت بسیار دارد، نیروهای امنیتی افغانستان نیز تنها می توانند با حمایت مردم بصورت موفقانه امنیت کشور را تامین کنند.

اما اکنون سوال اینست که کمک های مالی و مشاوره دهی ایالات متحده چگونه نیاز برای پذیرش این نیروها را از سوی عموم مردم در استراتژی خود مورد توجه قرار داده است؟ علاوه بر این، موضوع اساسی دیگر اینست که چه راهکارهایی در نظر گرفته شده تا اطمینان حاصل شود که نیروهای امنیتی افغان به شهروندان در برابر تخلفاتی که پذیرش این نیروها از سوی مردم را به خطر می اندازد پاسخگو باشند؟

اینها پرسش های جدی در رابطه با تلاش های آمریکا برای توسعه نیروهای امنیتی افغان و ایجاد امنیت در کشور است. به نظر می رسد که ایالات متحده دکترین مناسب، پالیسی های اساسی و یا اقدامات عملی برای نظارت و گزارش دهی درباره روند توسعه و پیشرفت نیروهای امنیتی افغان در رابطه به مسائل پیچیده مرتبط با حرفه ای بار آوردن نیروهای امنیتی که بصورت دموکراتیک اداره شوند، روی دست ندارد. این مسائل شامل موارد زیر است:
-فرمانبرداری و پاسخگویی نیروهای امنیتی به مقامات غیر نظامی؛
-ارتباطات و روابط بین مقامات ملکی و نیروهای امنیتی در رابطه با موضوعات سیاسی، امنیتی، و مسائل دیگری بر روند تصمیم گیری تاثیرگذار اند؛
-اراده و توانایی نیروها امنیتی افغانستان برای میانجیگری و کاهش منازعات، و همچنین ادغام مجدد جنگجویان مخالف دولت و گروه های شورشی؛
-پایبندی نیروهای امنیتی افغان به قوانین جنگی، قوانین نظامی و مدنی افغانستان و استانداردهای حقوق بشر؛
-آفت هایی از قبیل فساد، تقلب، ریخت و پاش ها، و سوء استفاده در صفوف نیروهای امنیتی؛
-کفایت، کارامدی و آمادگی نیروهای امنیتی افغانستان و
-استقبال و آمادگی نیروهای امنیتی افغان به دریافت مشاوره و کمک از همتایان آمریکایی و حامیان خارجی

در جریان یک دهه گذشته، نیروهای امنیتی افغانستان به دستاوردهای قابل توجهی دست یافته است: این نیروها اکنون امنیت بخش وسیعی از کشور را تامین می کنند و در حال به عهده گرفتن مسئولیت های امنیتی از نیروهای خارجی است. اما اکنون و در آستانه خروج نیروهای خارجی، استراتژی کنونی امریکا و متحدانش برای توسعه این نیروها از ضعف های انکار ناپذیری رنج می برد. استراتژی کنونی ایالات متحده برای تجهیز و آموزش نیروهای امنیتی افغانستان این ریسک را به وجود می آورد که ممکن است این نیروها و یا دستکم بخش هایی از آن بعد از اینکه به خوبی آموزش دیدند و قابلیت های رزمی را فرا گرفتند، آنطوری که باید به مقامات غیرنظامی در برابر عملکردهای خود متعهد نباشند.

به عنوان نمونه، در بعضی کشورهای دیگری که نیروهای امنیتی آنها به کمک مالی ایالات متحده آموزش دیده اند، از جمله ازبکستان، السلوادور، عراق، نیکاراگوئه و سودان جنوبی این موضوع چالش برانگیز بوده است.

در مواردی در این کشورها، فقدان پاسخگویی، مسئولیت پذیری و اداره دموکراتیک در ساختار نیروهای امنیتی منجر به بروز فساد، درگیری ها و تنش های فرقه ای، نقض حقوق بشر و قوانین جنگی شده است.

همرسانی کنید!