11 حمل 1394 - مقالات

جنگ یمن رابطه ی عمیق آمریکا و عربستان است

جنگ یمن رابطه ی عمیق آمریکا و عربستان است

روز پنجشنبه گذشته عربستان سعودی به همراهی ظاهری چند کشور عربی بر خلاف تمامی حقوق و موازین بین المللی به کشور یمن حمله کرد و تاکنون باعث کشته شدن شمار زیادی از مردم بی دفاع یمن شده است.

 

در حالی که بر اساس حقوق بين الملل که تمام کشورهاي جهان آن را پذيرفته اند مداخله کشورها در امور يکديگر ممنوع است و تعرض به يک کشور و حقوق آن، مداخله آشکار محسوب مي شود که بايد مورد پيگرد سازمان ملل متحد قرار بگيرد. اما متاسفانه آمریکا و انگلیس به جای محکوم کردن این تعرض به حمایت از این حملات پرداختند بدون اینکه ابراز کنند این حق ملت يمن است که خودشان در مورد سرنوشت خود با در نظرگرفتن مصالح تمام مردم اين کشور تصميم بگيرند.

 

هرچند که در باب این حملات آل سعود به یمن چند نکته در خور توجه است. اولا اینکه فقط عربستان سعودی در این حمله شرکت دارد و باقی کشورها از جمله مصر و سودان و پاکستان سیاهی لشکر هستند. ثانیا این اولین باری نیست که عربستان به خاک یمن تعرض کرده و این حمله صرفا اخطاری است به انقلابیون منطقه که عربستان هنوز بر اوضاع مسلط است!

 

از طرف دیگر این حملات نشان دهنده خلق و خوی آمریکایی آل سعود است که بدون توجه به موازین و قوانین بین المللی، به خود اجازه حمله به هر کشوری را می دهند غافل از اینکه این مردم غیور و با تعصب یمن هستند که آینده یمن را ترسیم خواهند کرد نه هواپیماهای جنگنده و نظامیان اجاره ای شورای همکاری خلیج فارس و سربازان روزمزد ترکیه و پاکستان.

 

با اتفاقاتی که در چند سال اخیر افتاده وجهه ی واقعی عربستان بیشتر از قبل نمایان شده است. با این توضیح که هر دیکتاتوری که از کشورش فرار میکند سر از عربستان در می آورد. از حسنی مبارک و عبدالله صالح دیکتاتورهای مصر و یمن گرفته تا سران طالبان و داعش که برای تداوی به شفاخانه های آل سعود منتقل می شوند.

 

سران عربستان به ویژه پادشاه جدید که سعی دارند خود را طرفدار اصلاحات نشان دهند، هزینه های هنگفتی برای گسترش افکار علمای وهابی صرف می کند که نتیجه آن تقویت گروه های افراط گرای دینی از جمله طالبان افغانستان و پاکستان و به ویژه داعش در عراق و سوریه است.

 

با نگاهی کوتاه به انقلاب های اخیر می توان فهمید که آمریکا و عربستان رابطه عمیقی با یکدیگر ایجاد کرده اند تا بتوانند منافع یکدیگر را در منطقه تامین کنند. به طور مثال آنها تلاش زیادی برای جلوگیری از خیزش مردمی در تونس و مصر و یمن و بحرین انجام دادند تا همپیانان وابسته به خود را بر مسند قدرت نگه دارند، اما پس از اینکه ناکام شدند سعی کردند که با دخالت مستقیم عربستان و تاثیر بر گروه های افراط گرا مسیر این انقلابها را به نفع خود منحرف کنند.

 

کشورهای غربی پس از آن برای نگه داشتن کشورهای طرفدار خود به ویژه در حوزه خلیج فارس دست به حمایت گسترده از آنها زدند، عربستان سعودی نقش مهمی را به نفع آنها ایفا کرد، زیرا با چراغ سبز غربی ها به بحرین و یمن برای سرکوب قیام مردمی و اصلاح طلبانه این مردم لشکر کشی کرد و در سرپا نگه داشتن حکومت عبدالله صالح در یمن نیز از هیچ کمکی دریغ ننمود.

 

آل سعود اثبات کرده اند که هیچگاه طرفدار حقوق بشر نبوده و نیستند چه در کشورخود و چه در کشورهای دیگر از جمله افغانستان. سعودی ها در کشور خودشان هم حتی یکبار حقوق زنان را رعایت نکرده اند و هر که حق خود را مطالبه کنند سرکوب می گردد و مجازاتهای سختی برای آنها در نظر گرفته می شود که نمونه بارز این نوع سیاست را در زمان حکومت چند ساله طالبان بطور عینی شاهد بودیم و اکنون در حمایت از داعش ادامه دارد.

 

لذا نتیجه این می شود که عربستان با حمایت همپیمانان غربی اش بخصوص آمریکا و انگلیس، تلاش می کند بیشترین نقش را در منطقه داشته باشد به نحوی که بتواند بسیاری از امور را به نفع مقاصد خویش تغییر دهند، از کنترل طالبان برای نفوذ در افغانستان و پاکستان گرفته تا دخالت آشکار در انقلابهای مصر، یمن و بحرین و حمایت از داعش در عراق و سوریه.

 

به هر حال آنچه مانند روز روشن است سرسپردگی کامل سعودی ها به اربابان غربی شان می باشد، اما مقامات سعودی باید بدانند که غربی ها نشان داده اند جایی که پای منافعشان در میان باشد از قربانی کردن دوستان عرب خود حتی عربستان که شریان نفتی غرب را تامین می کند، واهمه ای ندارند و دیر یا زود خواهیم دید که چگونه همین آمریکایی ها به این حامی خود نیز پشت پا خواهند زد.

 

و در این میان جای هزار تاسف دارد که رییس جمهور کشور ما جناب اشرف غنی، به چنین کشوری تکیه کرده تا آل سعود میانجی صلح افغانستان با طالبان سرسپرده ی غرب باشند.

همرسانی کنید!