22 دلو 1393 - مقالات
پراکنده گویی ها پیرامون پدیده ناخوشایند و ناخواسته مهاجرت و قصه پر غصه مهاجران افغانستانی افزایش یافته است. نمودارها حاکی از سیر صعودی نارضایتی عودت کنندگان به وطن و نیز وضعیت مهاجران افغانستانی در کشورهای همسایه و غرب است.
با سرد شدن تدریجی هوا و برودت و یخ زدگی هایی که هرساله در این فصل تکرار می شود، اولتیماتوم پاکستان برای اخراج هزاران خانوار افغانستانی مقیم آن کشور و عدم تمدید مدارک تردد ایشان همچون وزنه ای برای مقاصد دیگر ایشان بکار گرفته شده است.
سید حسین عالمی بلخی در نخستین روزهای کاری خود با تشتت و تنش های فزاینده پیرامون وضعیت نامطلوب مهاجران و عودت کنندگانی مواجه شده است که هرگونه فشار کشورهای میزبان را به ناامنی و فقر و بیکاری افغانستان ترجیح می دهند.
درحالی از سوی بنگاه های خبرپراکنی و خبرگزاری های افغانستان و کشور میزبان این قایله ضد انسانی مسکوت می ماند که اگر همین وضعیت در کشوری دیگر به مراتب کمتر و کمرنگ تر اتفاق می افتاد جنجالی به وقوع می پیوست که زبانه می کشید.
برکسی پوشیده نیست که مرز مشترک و نوع روابط ایران و افغانستان نسبت به پاکستان و افغانستان به مراتب دوستانه تر و با ثبات تر بوده است گرچه بسیاری اختلافات و اصطکاک های مقطعی کابل تهران را نمی توان نادیده گرفت اما قابل قیاس با تنش های مداوم و کارشکنی های متناوب کابل اسلام آباد نیست.
حال چگونه می شود که نه مطبوعات افغانستان نه مطبوعات پاکستان، نه مسوولان مرتبط دو کشور درخصوص بیجا شدگی و اخراج اجباری مهاجران افغانستانی از پاکستان اظهارنظر یا اقدامی نمی کنند مسکوت ماندن این قایله چه معنایی جز استفاده ابزاری از مردم ملکی در سیاست خارجی دارد؟
آیا عنوان “ایران” به خودی خود جنجال آفرین و عنوان “پاکستان” به خودی خود هراس آفرین است؟! مگر نه اینکه به مراتب بیش از حساسیتی که متوجه ایران است باید متوجه پاکستان باشد بنابراین با چه قصد و کدام غرضی جای ایران و پاکستان در افغانستان عوض شده است و این میان گناه مهاجران چیست؟