4 جدی 1393 - مقالات

تاثیر و تاثر جهان اسلام با افغانستان

تاثیر و تاثر جهان اسلام با افغانستان

جهان اسلام اصطلاح و تعبیری است که بر سرزمین هایی اطلاق می شود که اکثریت ساکنین آنها را مسلمانان تشکیل می دهندو بعد از آمدن اسلام در افغانستان این سرزمین در توسعه و نشر فرهنگ وتمدن اسلامی خدمات شایانی را انجام داده و شخصیت های بزرگی را بجهان اسلام تحویل نموده و در زمان بحران و تعرض به دین اسلام همیشه این سرزمین بعنوان سنگر داغ دفاع از اسلام قرار گرفته چنانچه تاریخ معاصر ما شاهد آن است که افغانستان در مقابل هژمنه و هجوم اعتقادی فکری سیاسی ونظامی کمونیزم چه قربانی های فراوانی داده که با الآخره بعد از سه دهه جنگ و مبارزه بی امان بیاری خدای بزرگ و ثمره خون شهدای گلگون قبای افغانستان توانسته است بشریت و جهان اسلام را از شر کمونیزم و الحاد در حد توان خود رهای بخشد و امپراتوری شوروی سابق را از هم بپاشاند که با این اضمحلال و فروپاشی کشور های خورد و بزرگ زیادی در جهان به استقلال و آزادی خود رسیدند.

 

از جانب دیگر طوری که به همه واضح و روشن است امروز زندگی هر جامعه و ملتی در جهان بدون رابطه با سایر جهان و کشور های مختلف بطور مستقلانه امکان پذیر نبوده و دنیای امروزی ما دنیای روابط و همکاری¬های متقابل میان دولت ها و ملت ها بوده چنانچه کسی نمی¬تواند از نقش همکاری¬های منطقوی و بین¬المللی میان کشورها و دولت¬ها و مناسبات مختلف فرهنگی زبانی نژادی اعتقادی و خویشاوندی میان ملت ها انکار ورزد تا جایی که می¬توان ادعا کرد: که هیچ کشور و ملتی در دنیا نمی¬تواند به تنهایی بدون روابط حسنه و همکاری های متقابل با دیگر کشورها زندگی کاملاً مستقلانه داشته باشد زیرا خواهی نخواهی هر کشوری نسبت به کشورهای دیگر بنحوی احساس ضرورت و نیازمندی می¬کند.

 

چه زیبا و خوب می¬بود اگر روابط کشورهای جهان با یکدیگر بر اساس حسن نیت، تفاهم و همکاری، برابری و برادری استوار بودی و هیچ کشوری نسبت به کشور دیگری احساس برتری و یا کمتری نکرده و از دید انسانی، خوشبینی و تفاهم و همکاری با یکدیگر چنین روابط انسانی وهمکاری متقابل داشتی و در نهایت انسان بتوانستی از این طریق در جهان عاری از کشمکش ها و تنش ها زندگی کرده و خوشبختی¬ها را صاحب شدی!

 

کشور عزیز ما افغانستان بعد از فراموشی و بحال خود رها کردن مدت طولانی بخصوص از سال 1991 الی سال 1994 از جانب جامعۀ جهانی که این ترک و رهایی منجر به عواقب ناگواری نه تنها در افغانستان بلکه در سطح جهان و منطقه گردید که امروز جامعۀ جهانی و افغانستان مشترکاً تاوان آن همه عواقب گذشته را می¬پردازند که اگر دنیا افغانستان را فراموش نمی¬کرد شاید امروز این همه مشکلات دامنگیر جهان و افغانستان نمی¬گردید با آن هم بعد از تشکیل کنفرانس بن و شکل گیری دولت مؤقت و انتقالی افغانستان توانست قدم¬های را تاحدی در سطح روابط خود با جهان و کشورهای منطقه و همسایه طوریکه آغاز شده بود بردارد ولی حضور نیروهای خارجی و بین المللی در افغانستان و حضور اتباع کشورهای عربی و اسلامی در کنار سازمان القاعده و طالبان و ادامه جنگ بین نیروهای بین المللی و این سازمان ها آنهم متاسفانه در سرزمین افغانستان از یکسو و اشتباهات اولی حکومت بوش در اوایل جنگ که جنگ را به تعبیری گویا بین اسلام و مسیحیت تلقی کرده بود.

 

از سوی دیگر (که این جنگ در سرزمین افغانستان متاسفانه ادامه داشت) این ها همه به عنوان عوامل منفی خواهی نخواهی اثرات منفی خود را بر بالای کشورهای محافظه کار عربی واسلامی وبخصوص ملل مسلمان داشت تا آن ها نسبت به افغانستان بنحوی احساس سردی و دوری کنند بخصوص شیخ های ثروتمند عرب که دست باز مالی نیز داشتند و می توانیستند جریان های ضد حکومتی را از نظر مالی کمک و یاری نیز کنند و بر دولت های خود اثر گذار باشند که خوشبختانه امروز بعد از گذشت چندین سال فکر می شود که شناخت کشورهای عربی و اسلامی نسبت به افغانستان بخصوص با اعلان خروج و کاهش نیروهای خارجی از افغانستان در حال تغیر مثبت بوده باشد و ممکن شناخت و برداشت آن ها نسبت به افغانستان تا حدود زیادی تغییر کرده بخصوص با آغاز عملی کاهش وخروج نیروهای خارجی از افغانستان و موضعگیری ها واقع گرا یا نه و استقلال طلبانه افغانستان که انعکاسات خود را در بیرون از افغانستان در جهان اسلام نیز داشته و کشور های مختلف اسلامی از موضعگیری افغانستان نسبت بحضور و عملکرد نیروهای خارجی و بین المللی بطور مشخص معلوماتی کم وبیشی را دارا باشند از اینجهت همه کشورها جهان وبخصوص کشورهای عربی و اسلامی را ممکن به این درک واقعی وعلنی رسانیده باشد که افغانستان بعنوان کشور مستقلی از خود اهداف مشخص و معیین دارد و ملت مجاهد افغانستان گوش به فرمان هیچ قدرت خارجی نبوده بلکه منافع ملی کشورشان هر آنچیزی را که تقاضا کند بدنبال همان اند و بس.

 

در این راستا هر اندازه که دولت افغانستان در حال حاضر و آینده بتواند نزدیکی روابط کشور خود را با کشور های اسلامی و عربی توسعه وگسترش بیشتری دهد بمنفعت افغانستان خواهد بود و این روند هر چه بیشتر اگر توسعه یابد سبب نزدیکی ما با جهان اسلام وملل مسلمان دیگر بیشتر خواهد گردید. و سزاوار آن است تا مثلیکه امروز روابط کشور ما با اروپا و امریکا و کشورهای منطقه و همسایه به استثنای بعضیها نیک وحسنه است با سائیرکشورهای عربی و اسلامی دیگر نیز در حال انکشاف و رشد بیشتری قرار گیرد و در داشتن روابط سیاسی و بازگشایی سفارت خانه ها و قنسلگری های خود در کشورهای همسایه و منطقه وکشور های اسلامی دور ونزدیک بازنگری دقیقی داشته باشیم (چه درک داشتن روابط حسنه باکشورها و وزمامداران وسیاستمداران جهان تعبیر کلی از دیپلوماسی گفته می شود) که از گذشته ها تا امروز میان دولت ها وکشور ها موجود ومروج بوده است.

 

نزدیکی کشور ما با کشورهای جهان و اهمیت قائیل شدن به همکاری های منطقه¬ای و بین المللی وضرورت داشتن روابط حسنه و نیک با همه کشور ها از جمله اولویت قائیل شدن به همسایگان و جهان اسلام و جهان عرب که افغانستان جزوی از جهان اسلام و ستون مستحکم آن بحساب می رود از جمله اولویت های روابط سیاسی کشور ما بحساب می رود. زیرا داشتن روابط حسنه و نیک و اعتماد متقابل میان کشورها ی جهان می تواند زمینۀ تأثیر گذاری افغانستان را در منطقه و جهان و بخصوص جهان اسلام بهتر و بیشتر مهیا سازد و چهرۀ واقعی افغانستان را بهمه جهانیان و بخصوص جهان اسلام و عرب خوب تر و بهتر معرفی کند. زیرا متأسفانه هنوز جهان و بخصوص کشور های عربی و اسلامی از افغانستان شناخت درست و واقعی ندارند و عملکرد دشمنان افغانستان نیز بر این معلومات غیر واقعی افزوده است چنانچه مردم افغانستان قبل از 11 سپتامبر 2001 به مفهوم ترور و تروریزم آشنایی نداشتند و حتی در زمان جهاد بمقابل اتحاد شوری سابق با همه سختی های جنگ از این قبیل عملیات انتحاری و ترورستی ابداً استفاده نمی کردند که با آمدن ترورست های حرفه ای این تعبیر نامیمون نیز در فرهنگ سیاسی کشور ما راه پیداکرد و امروز متأسفانه و قتیکه نامی از افغانستان برده می شود گویاکه تروریزم و مواد مخدر بر ذهن ها تداعی می گردد که ایجاب می کند تا این مشکل برای مردم افغانستان مهم تلقی گردد و در سطح ملی و بین المللی جهت محو و تغییر این ذهنیت و معرفی چهرۀ واقعی افغانستان در جهان همۀ ما کوشا باشیم، دولت مردان، هنرمندان، نویسندگان، سینماگران همه و همه در تغیر این ذهنیت نقش اساسی خود را ایفا کنند که با رفت و آمد هیأت ها، ارتباط میان علما دینی و دانشمندان، اخذ و اعطای بورسیه های تحصیلی، اعزام دانشجویان به خارج از کشور، فعالیت های فرهنگی و ورزشی، تبلیغات رسانه ای، معاملات تجارتی، (صادرات و واردات)، مرغوبیت کالا ها تدویر نمایشگاهای تجارتی و فرهنگی، معرفی صنایع دستی افغانستان، آثار تاریخی و غیره هرکدام به نوبه¬ی خود می¬توانند ما را در این زمینه یاری رسانند و نقش اساسی خود را داشته باشند تا باالاخره با سعی و تلاش همه جانبه مردم افغانستان این کشور بتواند چهره واقعی و موقعیت خود را که سرشار از مهمان نوازی، نیکی، بردباری، سعه صدر و تحمل پذیر است بار دیگر بدست آورد که این همه بستگی بهمت و تلاش ما افغانها دارد تا بجهان نشان دهیم که ما ملت با فرهنگ رشید و انسان دوست در جهان بوده و خواهیم بود.

 

سید محمد خیر خواه

همرسانی کنید!