17 حوت 1393 - مقالات
افغانستان به لطف بیش از سه دهه جنگ و خونریزی و نابسامانی و کشمکش خود با کشورهای متجاوز و گروهک های اشغالگر یا نزاع داخلی بین قومیت های مختلف، بستر مناسبی برای انواع و اقسام تخطی ها و تخلف های ضد حقوق بشری بوده است.
این یک حقیقت انکار ناشدنی است که بسیاری از دولتمردان سهیم در حکومت پیشین و کنونی دست های آلوده و یا احیانا پیشینه ای نه چندان سفید دارند اما جداسازی سلیقه ای و غرض ورزانه برخی از دیگران در برحه زمانی کنونی نمی تواند خالی از اشکال باشد.
جدا کردن سفید و سیاه از یکدیگر در کشوری که بسیاری از شخصیت های سیاسی و امنیتی و اقتصادی و حکومتی آن خاکستری هستند در بازده زمانی ای که کشور بیش از هرچیزی به اتحاد و همدلی نیاز دارد توسط بنیاد حقوق بشر چه معنایی می تواند داشته باشد؟!
بر چه اساسی عبدالحکیم شجاعی، خیر محمد تمیور، عزیز الله، نجیب الله کاپیسا، میر علم، عطا محمد نور، اسدالله خالد و عبدالرازق در لیست معرفی شده و منتشر شده هیومن رایس واچ قرار گرفته اند و بیش از دو برابر این تعداد با دو برابر جرایم از گزند به دور مانده اند.
آیا در این دوره ای که هرج و مرج و بلوا و آشوب در ارگ و در هسته صاحبان اختیار و اقتدار به سرعت به بیرون درز می یابد و انعکاس پیدا می کند مصلحت حکم می کند که به پرونده های خاک گرفته ی سالیان سال قبل عده ای با چشم پوشی از دیگر پرونده ها بپردازیم؟!
درحالی که در افغانستان امروز، دادگاه صالحه ای برای طی مراحل عادلانه و قانونمند پرونده های متخلفین و جنایتکاران جنگی و اقتصادی و سیاسی وجود ندارد؛ لذا هم زدن گندآب لجن گرفته و متعفن جز پراکندن مجدد آلودگی ها سودی نمی تواند داشته باشد.
گزارش هایی از این دست هر از گاه و بیگاه توسط بنیاد حقوق بشر بین الملل و یا نهادهای نظارت کننده خارجی و امثالهم درخصوص ناامنی، خشونت علیه زنان، فساد اداری، مفاسد اقتصادی، کودکان کار و اینک سابقه دولتمردان منتشر می گردد که بنابر مصالح و منافع نهادهای مخابره کننده است و بس!