9 قوس 1390 - مقالات

به کجا چنین شتابان؟!

به کجا چنین شتابان؟!

 

برخی از تحلیلگران روابط اسلام آباد و واشنگتن را به زندگی مشترک زوج ناهمگونی تشبیه می کنند که نه طاقت دوری از یکدیگر را دارند و نه به خوشی در کنار هم زندگی می توانند. همپیمانی پاکستان و آمریکا ملغمه ای از قهر و آشتی ها بوده و البته پاکستان به دلیل نیازمندی های اقتصادی و رقابت با هند بیشتر نیازمند دوام این همپیمانی بوده است.

پاکستان و آمریکا در سه دهه اخیر همکاری های بسیار مهم و استراتژیکی داشته اند که تمام منطقه و جهان را متأثر ساخته است. همکاری آمریکا و پاکستان در حمایت از مجاهدان افغان در دوران جهاد به دلیل رقابت دو ابرقدرت استعماری آمریکا و شوروی سابق که منجر به شکست اتحاد جماهیر شوروی و خروج خفت بار ارتش سرخ از افغانستان گردید، تشکیل و تأسیس گروه طالبان باهمکاری سران سعودی و گسیل آن به افغانستان و مشارکت اجباری پاکستان در پروسه به اصطلاح مبارزه علیه تروریزم از مهمترین موارد این همکاری ها بوده است.
اما با این همه، تضاد منافعی که به صورت طبیعی بین دو کشور وجود دارد، آنان را وادار به رقابت استخباراتی سخت کرده و ترور بن لادن توسط نیروهای آمریکایی در عمق خاک پاکستان و بدون اطلاع دولت آن کشور، اولین اقدامی بود که پرده از این رقابت استخباراتی مخفی برداشت و طشت رسوایی پاکستان را از بام انداخت. نظامیان پاکستانی نیز که خود را تحقیر شده احساس می کردند با حمله شبکه حقانی به سفارت آمریکا در کابل تلاش کردند پاسخ درخوری به آن کشور بدهند و آن تحقیر را در عرصه بین المللی جبران نمایند.
اکنون و با کشته و زخمی شدن نزدیک به چهل نفر از نظامیان پاکستانی در جریان حمله موشکی هلیکوپتر آمریکایی بر پوسته مرزی آن کشور، ابرهای سیاه بر فضای روابط آن دو کشور به حرکت درآمده و آینده روابط میان آنها را در هاله ای از ابهام فروبرده است.
دولت پاکستان در پاسخ به حمله نظامی آیساف به نظامیان آن کشور مسیر حرکت موترهای اکمالاتی ناتو را قطع کرده و به دولت آمریکا دو هفته مهلت داده است تا پایگاه هوایی شمسی در کشورش را تخلیه نماید.
هرچند برخی در افغانستان تلاش می کنند تا حمله نیروهای آمریکایی به نظامیان پاکستانی را پاسخی به حملات راکتی آن کشور به افغانستان عنوان کنند اما حقیقت این است که به گفته سخنگوی آیساف محدوده عملیاتی آنان در داخل مرزهای افغانستان تعریف شده و آنان هیچ مسئولیتی در برابر حملات خارجی به افغانستان احساس نمی کنند و بدین جهت ساده لوحانه است اگر بپنداریم که آیساف برای کمک و همکاری با مردم افغانستان وارد این ماجرا شده باشد.
متأسفانه شرایط منطقه و افغانستان به حدی پیچیده است که نه دوستی و همکاری اسلام آباد و واشنگتن به نفع مردم و دولت افغانستان است و نه دشمنی آنان گرهی از مشکلات ما می گشاید. آمریکا و پاکستان نشان داده اند که به هیچ روی به منافع کشور ما نمی اندیشند. آمریکا عملا افغانستان را اشغال کرده و هیچ هراسی از کشتار شهروندان و روستائیان ما ندارد و پاکستان نیز چنان چشم طمعی به خاک ما دوخته که هنوز هوای تسلط بر افغانستان را از سر نینداخته است.
اما ضلع سوم این مثلث، دولت افغانستان است که ناخواسته از روابط میان اسلام آباد و واشگنتن متأثر می شود. پاکستان از جمله کشورهایی است که با انعقاد پیمان استراتژیک میان آمریکا و افغانستان مخالف بوده و نگران است که این پیمان که باعث حضور درازمدت نیروهای آمریکایی در مرزهایش می شود، موجب تهدید بیشتر منافع ملی و تمامیت ارضی آن کشور شود. از این رو دولت افغانستان نیز تلاش می کند تا نگرانی کشورهای همسایه را از امضای این پیمان رفع نماید اما هرچند رئیس جمهور در سخنان خود تلاش می کند تا به کشورهای همسایه بابت عدم تهدید منافع آنان از خاک افغانستان تضمین بدهد اما ظاهرا دست وی از هرگونه ابزاری برای عملی ساختن این تعهد خالی است. اکنون استفاده ناتو از خاک افغانستان برای حمله به پاکستان موجب انتقاد شدید دولت آن کشور از دولت افغانستان شده و وزارت خارجه پاکستان در بیانیه خود خواستار تضمین دولت افغانستان برای عدم تکرار چنین فاجعه ای شده است.
به هر روی باتوجه به آنکه رئیس جمهور کرزی عدم استفاده از خاک افغانستان برای حمله به کشورهای همسایه را از شرایط انعقاد پیمان استراتژیک با آمریکا عنوان کرده و اعضای لویه جرگه به اصطلاح عنعنوی نیز بر این شرط تأکید کرده اند؛ حمله اخیر نیروهای آمریکایی به خاک پاکستان سئوالاتی را مطرح کرده که هنوز پاسخ روشنی از سوی مقامات افغان دریافت نکرده است.
سئوال مهم این است که دولت افغانستان با چه ابزاری می تواند از تهدید منافع همسایگان توسط نیروهای آمریکایی مستقر در کشور استفاده کند و اگر چنین ابزاری ندارد آیا انعقاد پیمان استراتژیک با آمریکا چه پیامدهای اقتصادی و سیاسی را از سوی کشورهای همسایه بر افغانستان تحمیل خواهد کرد و آیا دولت افغانستان باحضور بیشتر از پنج میلیون مهاجر افغان در پاکستان و ایران و وابستگی ها و روابط اقتصادی، سیاسی و فرهنگی با آنان هیچ اندیشه ای در باب هزینه و فایده امضای پیمان استراتژیک با آمریکا کرده است؟  آیا همسایگان و کشورهای منطقه با مشاهده چنین شواهدی از خودسری نیروهای آمریکایی به تضمین بدون پشتوانه آقای کرزی اعتماد کرده و دست به اقدامات بازدارنده که صحنه اجرای آن نیز کشور ما خواهد بود، نخواهند زد؟ و آیا این پیمان فردای ما را از امروز بدتر نخواهد ساخت و…؟ پس به کجا چنین شتابان؟!

همرسانی کنید!