بلخ، خوست و بدخشان تاوان صنعا و یمن را پس دادند؟

در روزهایی که مداخله کابل در صنعا با اعلام حمایت از تجاوز ریاض و همراهی اسلام آباد، به شدت سروصداها در داخل کشور را برانگیخت و به اختلافات نهان و آشکار میان اشرف غنی و عبدالله دامن زد؛ امنیت در برخی ولایات مرکزی و جنوبی به پایین ترین درجه در یک دهه اخیر تنزل یافت.

در واقع فاصله میان کابل تا صنعا که در آن روزانه ده ها کودک و زن و کهن سال و غیر نظامی و مردم بی دفاع زیر آماج حملات وحشیانه و ضد بشری عربستان سعودی جان می دهند و تلف می شوند؛ مملو از ولایات و ولسوالی هایی شده است که ناامنی و تلفات را به تصویر می کشند.

دو رویی عرب ها اینجا به اثبات رسید که بغلان، بدخشان، لوگر، فراه، خوست، لغمان و بلخ در چند روز متوالی، حملات مهندسی شده طالبان، القاعده، داعش، لشکر کریمه و دیگر مخالفان مسلح را به جان خریدند تا قصاص قبل از قتل اشرف غنی را برای همسویی با جرم و تجاوز و قتل و جنایت در صنعا و یمن پس بدهند.

بیش از ده ها کشته و افزون بر یک صد زخمی در نقاط مختلف کشور که مدتها بود حملات انتحاری و انفجار و اختطاف را تجربه نکرده بودند واقعه ای غریب بود که گرچه با تاثر مردم ملکی دیگر ولایات هم جوار همراه شد اما چندان که باید و شاید دستور ارگ برای پیگیری و شدت عمل با دستگیرشدگان را در پی نداشت.

دیدار با خانواده های شهدای حادثه دیده، شرکت در مراسم فاتحه خوانی، تماس تلفنی با مسوولان ذی ربط در ولایات مربوطه و اموری از این قبیل که بیشتر تشریفاتی می نماید تا ادای دین نخواهد توانست یک قطره خون بی گناه یک کودک کشته یا مجروح شده را پاس بدارد و پایمال نسازد؛ همچنان که هرگز نتوانسته است.

به زعم برخی صاحبان نظر و ریش سفیدان عرصه سیاست، یکی از دلایل ناگفته و ناشنیده اشرف غنی در حمایت از ملک سلمان برای به خاک و خون کشانیدن یمن می تواند احتمال عدم حمایت عربستان سعودی از داعش و طالبان افغانستانی باشد که در میان مدت و دراز مدت نمودار امنیت و ثبات را بهبود ببخشد لیکن…

لیکن آنچه امروز از ده ها کشته و بیش از یکصد زخمی و مجروح حوادث تروریستی اخیر بدست آمده است، نگرانی فزاینده افکار عمومی از تکرار صنعا در کابل است و دیگر اینکه دودستگی و حتی چند دستگی ارگ نشینان و بدنه حکومت بیشتر به چشم آمد و به گوش رسید؛ بنابراین نتایج حمایت کابل از ریاض تاکنون منفی بوده است وبس!