12 حمل 1393 - مقالات

انتخــابات و زلمــی خلیلـــزاد

انتخــابات و زلمــی خلیلـــزاد

زلمــی خلیلـــزاد

 
طوریکه همه هموطنان عزیز می دانند، انتخابات سال1393 درجریان است، و برای برنده شدن انتخابات، مهندسی هایی صورت گرفته است. عدۀ ازسران جهادی، غیرجهادی، تکنوکراتهای غربی به رهبری زلمی خلیلزاد، درمنزل عبدالرشیددوستم ومحمد محقق تشکیل جلسه دادند، تا جهت انتخاب یکی دو نفر برای نامزدی انتخابات ریاست جمهوری کشوربه موافقه برسند، که بجایی نرسید. ظاهراً زلمی خلیلزاد باتمام آوازه هایی که یکی از نامزد های ریاست جمهورخواهدبود، خودرا ازصحنه بیرون کشید، مگر جناب خلیلزاد بایک مهندسی دقیق تیم خودراواردصحنۀ انتخاباتی نمود. تیم خلیلزاد متشکل از اشرف غنی احمدزی، رحیم وردک، هدایت امین ارسلا، علی احمد جلالی، گل آقا شیرزی و حنیف اتمر است.
هرکدام زمانی که متصدی اموربودند، اتهاماتی به ایشان وارداست،ازآنجاکه موضوع مهره های اصلی تیم خلیلزاد است، از این رو به این رابطه کمی روشنی انداخته میشود : زلمی خلیل زاد یک امریکایی افغان است، که در مقامات بلند امریکا ایفای وظیفه نموده، و یکی از اعضای برجستۀ نیوکانها (گروه جمهوری خواهان محافظه کار نو) می باشد. زمانی که به حیث نایب الحکومۀ دولت افغانستان از طرف ادارۀ بوش تعیین شد، از مجلس بن تا ختم تصدی امور کارش درافغانستان، اشتباهات سیاسی بزرگی را مرتکب شده، که تاحال مردم کشور بهای آن را می پردازند. از آن جمله یکی قانون اساسی ودیگری قوم گرایی می باشد.
زلمی خلیلزاد، اشرف غنی احمد زی، انورالحق احدی، از فارغ التحصیلان دانشگاه امریکایی بیروت (AUB) هستند. دانشگاه امریکایی بیروت یکی ازآن دانشگاه هاییست که امریکاییهاازممالک امریکای لاتین، شرق میانه، آسیایی وعربی، یکتعدادشاگردان لایق راانتخاب نموده، برایشان جهت تحصیلات عالی دردانشگاه امریکایی بیروت بورس تحصیلی داده، بعد از فراغت، آن هارا برای اخذ درجۀ دکتورابه امریکامیفرستند. اکثراین اشخاص بنابه امتیازاتی که برای شان داده می شود، به اوطان خویش برنمی گردند، وامریکا دربعضی موارد مشخص از ایشان در ممالک خود شان استفاده های سیاسی می کند. چنانچه مثال زنده، خود آقایان خلیلزاد، اشرف غنی احمدزی و انورالحق احدی هستند.
اشرف غنی احمدزی پسر مرحوم شاه جان احمدزی است، که نویسنده، پدرش را از زمانی که مدیرکلوپ بانک ملی بود، تا اندازۀ آشنایی داشت. وی در دورۀ صدارت شهیدمیوندوال به نسبت دوستی که با او داشت، دفعتاً به حیث رئیس ترانسپورت عمومی ( یکی از مقام های بلند حکومتی ) مقررشد، که درطول دورۀ کاری اش، نسبت صداقت وعدم صداقت او سئوالاتی موجود است، وی از نهایت تعصبات قومی ولسانی برخوردار بود. یکی از برادرانش به نام قیوم کوچی، مامورسابق وزارت خارجه، که باشندۀ کالیفورنیای شمالی امریکاست، به قوم وقبیله گرایی مشهوراست، فعلا برای فعالیت های انتخاباتی برادرزدۀ خود، در کابل می باشد. خود اشرف غنی وبرادرش حشمت غنی نیز این تعصب رابه میراث برده اند. گرچه اشرف غنی درنطق هایش خیلی به مهارت صحبت می کند، مگر بوی این تعصب از گفتارش به مشام می رسد !
اشرف غنی احمدزی از زمان آمدن کرزی تا ختم دورۀ اول ریاست جمهوری او، منحیث وزیرمالیه اجرای وظیفه می نمود، اما در اثر ناپدید شدن یک مقدار از کمک هشت ملیارد دالری امریکا به افغانستان، طور ماهرانه خود را از وظیفه کنار کشید، وبه طرف دانشگاه کابل رو آورد، وبعداً آهسته آهسته به خاطر نامزدی ریاست جمهوری، غیرمستقیم داخل تیم کرزی شد. او در تمام مسئولیت های دولت کرزی شریک می باشد. به قول مشاهدان عینی، بعدازتصویب قانون اساسی، دستبردی توسط مجلس مشورتی وی، خلیلزاد و انورالحق احدی ویک عدۀ دیگر، دربعضی ماده های قانون اساسی تغییرصورت پذیرفت. چنانچه بعضی از تناقضاتی که فعلا درقانون اساسی موجوداست، روی همین دستکاری های غیرمسئولانه می باشد.
اشرف غنی احمدزی یک نطاق و بازیگر (بچۀ فلم) خیلی ماهراست، برای رسیدن به قدرت ازهیچ وسیلۀ دریغ نمی کند. مثلا پذیرفتن جنرال دوستم به حیث معاون اول، که از وضع مالی قابل ملاحظه برخوردار است. درحالی که چندسال پیش همین آغا در اخبار گاردین وی را قاتل و یکی از ناقضین حقوق بشر قلمداد کرده بود. داخل شدن ظاهرقدیر( وکیل شورا) به تیم انتخاباتی اشرف غنی احمدزی مسألۀ جالب دیگری است. ظاهرقدیر چندی پیش از طرف وزیرمالیه به سوءاستفاده ازچوکی وکالت متهم شده بود، وبه اساس اعتراف خودش بیشتر ازسه صدملیون دالر دارایی دارد (که تحت سئوال ازکجا شد؟ می آید.)هموطنان گرامی وقهرمان ! منظور از این نوشته به هیچ صورت ضدیت و یاخصومت شخصی به هیچ یک از نامزدان ریاست جمهوری نیست، مگر در این لحظات تاریخی همه روشنفکران کشور ازآن نامزدانی که می خواهند به چشم مردم خاک زده، از چیزی که نیستند، خودرا خوبتر جلوه دهند، وظیفۀ وجدانی دارندتا یک سلسله حقایق را برملا سازند.

همرسانی کنید!