12 حوت 1393 - مقالات
اینگونه که شواهد نشان می دهد محترم اشرف غنی با مطرح کردن مذاکرات صلح و تمایل پاکستان و چین برای فشار به طالبان، فقط قصد فریب مردم را دارد چرا که تاکنون هیچ تاییدی از سوی سخنگوی طالبان درباره مذاکرات صلح با دولت کابل مطرح نشده است.
بعد از ایجاد حکومت وحدت ملی و رفت و آمد های مقام های نظامی و استخباراتی پاکستان وعده و نویدهای اشرف غنی به خاطر مشارکت طالبان در حکومت بارها بیان شده و رییس جمهوری افغانستان چندین بار خواستار میانجیگری کشور چین بخاطر مذاکره و مصالحه با طالبان گردیده و مقام های پاکستانی نیز در این زمینه اطمینان همه جانبه به دولت کابل داده اند.
از سوی دیگر مقام های غربی نیز از عدم پیروزی در مقابل طالبان سخن گفته اند، گفت و شنودهای پشت درهای بسته در اسلام آباد، کابل و قطر نیز صورت گرفته از سوی دیگر تعدادی از مخالفان دولت افغانستان با اشاره باداران خود با داعش پیوسته اند و در سال آینده خود را برای جنگ های خونین و بیعت گرفتن آماده می سازند.
برخلاف سیاست کرزی، روابط ارگ ریاست جمهوری با دستگاههای نظامی پاکستان شاهد یک دگرگونی عظیمی است که در دوران حکومت حامد کرزی هرگز چنین اتفاقی رخ نداد اما باور این مساله کمی سخت به نظر میرسد که پاکستانی که مدتها مهد پرورش گروههای شبهنظامی در مناطق مرکزی افغانستان و پاکستان بوده اکنون تصمیم به آغاز مذاکرات صلح بین دولت کابل و طالبان گرفته باشد زیرا دولت اسلامآباد به پشتیبانی، جذب سرمایه، تجهیز نظامی و تدارکاتی طالبان افغانستان مشهور است.
اما به هر حال بعد از اینکه رییس جمهور اشرف غنی به پاکستان رفت و بازگشت، روابط افغانستان با پاکستان بسیار خوب شد. این رفت و آمدها چندین بار صورت گرفت ولی هنوز مردم ما در جریان نیستند که چه نکاتی بین آنها رد و بدل شده است. چرا پاکستان به یکباره آماده می شود که باید صلح کند در حالی که در مدت 13 سال گذشته با بیست و یکبار سفر رییس جمهور کرزی به پاکستان این اتفاق نیفتاد؟ یا به بیان دیگر پاکستان در بدل صلح چه چیزی از ما می خواهد؟
آن هم در حالی که اعتماد به پاکستان خوشایند هیچ کسی نیست. از یک طرف مردم مشاهده می کنند نیروهای مسلح افغانستان عملیات وسیع را در ولایت هلمند و نقاط دیگری کشور آغاز کردهاند، اما در طرف دیگر دست اندرکاران سیاست حین عملیات نظامی از مذاکره و صلح با مخالفان نیز صحبت میکنند.
اگر سیاست و فرهنگ طالبی و القاعده شایسته صلح و آشتی است پس به عملیات نظامی در نقاط مختلف کشور همچنان تقاضای حضور و دوام نیروهای آمریکایی در افغانستان چه معنی دارد و به حضور بیشتر این نیروها در افغانستان چه نیازی است؟ از شعارهای دوگانه جامعه جهانی و دولتمردان کابل فهمیده میشود که ایشان در مورد مبارزه با فرهنگ طالب و القاعده استراتژی ثابت و مشخص ندارند و این یک عوام فریبی دیگر است.
اشرف غنی باید بداند که پاکستانی ها مزدور آمریکا بوده و هستند و اگر آمریکا و عربستان سعودی که تامین کننده منابع طالبان اند به این نتیجه رسیده باشند که سلسله خشونت در افغانستان قطع شود، طالبان آمادهای مذاکره می شوند و راه سفر صلح کوتاهتر میگردد و الا به این در و آن در زدن هیچ فایده ای ندارد.
اشرف غنی همچنین باید بدانند که مردم از نزدیکی زیادش با پاکستانیها نگران هستند؟ چرا که منابع مالی و طرق تجهیز و تمویل طالبان کاملا مشخص است پس بهتر است آمریکا شعارهای تهدید دروغین را کنار بگذارد و اشرف غنی هم به جای این موش و گربه بازی به فکر بهبود اوضاع اقتصادی کشور باشد.