2 دلو 1393 - مقالات
پس از اعمال شنیعی و زشتی که روزنامه های غربی به ویژه مجله شارلی ابدو در توهین به مقدسات اسلامی به ویژه توهین به پیامبر عظیم الشان نور و رحمت حضرت محمد مصطفی صل الله علیه و اله و سلم انجام دادند، محترم محمد اشرف غنی به عنوان اولین و شاید هم تنهاترین رییس جمهوری کشورهای مسلمان این عمل زشت را محکوم کرد.
که در نوع خود جای تقدیر و تشکر دارد که دولت و مردم مسلمان جمهوری اسلامی افغانستان همیشه در محکوم کردن موارد توهین به مقدسات اسلامی پیشقدم هستند چه در ماجرای قرآن سوزی کشیش هتاک مسیحی تری جونز و چه در ماجراهای این چنینی.
اما افسوس که در همین کشور مسلمان کسی نیست پیگیر فعالیت موسسات مشکوکی شود که در حال تبلیغ مسیحیت و ترویج افکار اسلام هراسی در افغانستان هستند. فعالیتهایی که دامنه دار بوده از چندین سال پیش به این سو در حال انجام است.
متاسفانه دموکراسی به سبک غربی که ارمغان حضور خارجی ها در افغانستان است تبعات ناگواری را بر پیکره کشور ما که بیش از 99 فی صد مردم مسلمان می باشند، گذاشته است. یکی از تبعات خطرناک این نوع دموکراسی حضور و فعالیت مبلغین مسیحی است که تحت پوشش فعالیت های صحی و پیشبرد برنامه های اجتماعی وارد افغانستان شده اند که طی این سالها با پشتیبانی نیروهای خارجی بدون هراس به تبلیغ از مسیحیت می پردازند. طوری که براساس شواهد مستند دامنه فعالیت انها در ولایات کابل، بامیان، پکتیا، نورستان، قندوز، غزنی، بدخشان و مزار شریف گسترش چشمگیری داشته است.
هرچند در این ولایات تا کنون کلیسای سنتی و رسمی تاسیس نشده است و رسومات مذهبی انان داخل خانه های کرایی انجام می شود. ولی امنیت این خانه ها توسط پولیس افغانستان تامین می شود و انها از طریق این خانه های امن انجیل مقدس را که به زبان های دری و پشتو ترجمه شده است، بین مردم رایگان توزیع می کنند و با این روش تلاش دارند تا این دین منسوخ و تحریف شده را مانند برخی کشور های اسلامی به افغانستان نیز گسترش دهند.
سوالی که مطرح می شود این است که به راستی چه کسانی پشت پرده تبلیغ و ترویج مسیحیت و رواج اسلام هراسی و اسلام گریزی در افغانستان قرار دارند؟ چه کسانی می خواهند مردم و به خصوص جوانان ما از اسلام و مسلمانی فاصله بگیرند؟
جواب کاملا روشن است. کشورهای غربی بویژه آمریکا و انگلیس و برخی خاندانهای ثروتمند عربی حاکم بر کشورهای مرتجع عربی. زیرا منافع خود را در کشورهای اسلامی در خطر می بینند. آنها تلاش می کنند تا با تهاجم فرهنگی الگوهاي جايگزيني براي مسلمانان مطرح كنند و متاسفانه طرفداران مكاتب غربي با دریافت مبالغی به عنوان مبلغان آنها در جهان اسلام در حال فعالیت هستند.
تا به حال شده از خود بپرسید که چه چیز باعث گردید تا مجاهدین به جان یکدیگر افتاده و به برادر کشی روی بیاورند؟ مطمئنا اولین مطلبی که به ذهن می رسد حس ریاست طلبی و دنیا پرستی رهبران جهادی است. اما واقعیت چیز دیگری است که به ذهن بسیاری حتی خطور هم نمی کند. همانگونه که بارها گفته ایم تمام طرح و برنامه های آمریکا از قبل برنامه ریزی شده است و آنها سی سال قبل می دانستند می خواهند چه کنند، اکنون نیز می دانند که سی سال آینده به کجا خواهند رسید.
پس از شکست ننگین شوروی سابق در افغانستان و پیروزی مجاهدین، غربیها به قدرت و عظمت اسلام و جهاد اسلامی پی بردند. آنها با توجه به تحولات منطقه به این نتیجه رسیدند که تنها و تنها قدرت اسلام بود که توانست بزرگترین ابر قدرت زمان یعنی شوروی را شکست دهد. آن هم با دستانی خالی و سلاح هایی غیر پیشرفته. انصاف و واقعیت مطلب هم همین بود مجاهدین و شهدای مظلوم ما بودند که با روحیه ای بالا که نشات گرفته از اعتقادات اسلامی بود، به این افتخار نایل آمدند.
آمریکاییها دانستند که اگر این پیروزی به ثمر بنشیند، اسلام و جهاد به عنوان یک قدرت و عظمت نهادینه می شود و مردم منطقه آگاه می شوند که با اتحاد و یک دلی می توانند با توکل بر خدا، بر هر دشمنی غلبه نمایند و این یعنی عظمت و قدرت اسلام که غربیها تا به حال از آن می ترسند. چرا که اگر این جهاد به ثمر می رسید و نتیجه می داد به عنوان یک الگو در سطح منطقه و جهان مطرح می شد.
لذا بهترین راه چاره را در این دیدند که این عظمت و قدرت اسلام را به هر نحوی که شده نابود سازند. که متاسفانه با رخنه در بین سران مجاهدین این امر تحقق یافت و غربیها توانستند عظمت و قدرت جهاد را از بین ببرند و مردم را نسبت به جهاد و حتی اسلام بدبین سازند.
این واقعیتی است که غرب از اسلام می ترسد و به همین جهت سالانه میلیاردها دالر صرف اسلام ستیزی و اسلام هراسی می نماید. زیرا بارها و بارها از اسلام ضربه خورده و اکنون نیز می دانند که اگر آن روحیه اسلامی در بین مردم افغانستان ایجاد شود، منافعش به خطر خواهد افتاد. به همین دلیل آنها از اسلام بیشتر می ترسند تا از بمب اتم.
لذا تمام تلاش خود را می نماید تا با ترویج مسیحیت، افزایش اسلام هراسی، گسترش بی بند باری، تهاجم فرهنگی، الگوسازی های غربی و … مردم و بخصوص جوانان ما را از اسلام دور نگاه دارند. افراط گرایی طالبان و برخی فرقه های تندروی سعودی به ویژه گروه تروریستی داعش که این روزها در کشور ما نیز سر برآورده، همه و همه پرورش یافته دست انگلیس هستند و دلیلی شده اند تا مردم را نسبت به اسلام بدبین سازند.
در این میان برخی که خود را روشنفکر و از غرب برگشته می خوانند، همنوا و هماهنگ با دشمنان اسلام شده و از طریق رسانه های صوتی و تصویری و نوشتاری خود، به آنها خدمت می کنند تا بلکه در این آشفته بازار به نان و نوایی برسند.