12 قوس 1390 - مقالات
ده سال از حضور نیروهای بین المللی به همراه صدها موسسه وابسته به آنها در کشور ما می گذرد. در طی این مدت رسانه های دیداری فعال در افغانستان نیز به طرز شگفت آوری افزایش یافته اند.
دهها شبکه تلویزیونی هم اینک در کابل و سایر شهرهای کشور به پخش برنامه مشغولند. که با کمال تاسف و با نگاهی سطحی می توان دریافت که اکثر این کانالهای تلویزیونی هیچگونه توجهی به ارزشهای اسلامی و سنتهای دیرین و ارزنده این سرزمین پایبند نبوده و به طور سیستماتیک به نشر و پخش برنامه هایی مبادرت می ورزند که هیچ تناسبی با ارزشهای دینی ساکنان این سرزمین ندارد.
رشد فزاینده ای که در تعداد این رسانه ها در سالیان اخیر شاهد آن بوده ایم این گمان را تقویت می کند که دستهایی در این زمینه دخیلند تا اندک سرمایه های بر جای مانده اخلاقی را در این سرزمین نابود سازند. کانالهای تلویزیون بی محابا و بدون هیچگونه واهمه ای به پخش برنامه هایی مبادرت می ورزند که بنیان خانواده را به طور مستقیم هدف قرار داده است تا جاییکه بسیاری از خانواده های مومن که دغدغه تربیت صحیح فرزندان خود را دارند هم اینک از نگهداری تلویزیون در منازل خود به شدت نگرانند چرا که انبوه سریالها و فیلمهای سینمایی با مضامین کاملا غیر اخلاقی اکثر تلویزیونها را به اشغال خود در اورده اند.
متاسفانه واکنشهایی نیز که هر از چند گاهی در این زمینه و از سوی علمای دینی و دلسوزان این جامعه بروز می کند به دلیل وابستگی شدید حکومت به اشغالگران به جایی نمی رسد و از همه مهمتر اینکه بخش بزرگی از مسولین بلند پایه دولتی که هر کدام از یکی از اشغالگران نمایندگی می کنند اصلا تصمیم مبارزه با این روند ناسالم را نیز ندارند.
از همان ابتدای ورود قوای ائتلاف بین المللی به افغانستان که به بهانه مبارزه با تروریسم راهی سرزمین اسلامی افغانستان گردیدند بیم این می رفت که ایمان و غیرت ساکنین این سرزمین بخصوص قشر جوان کشور مورد تعدی این اشغالگران قرار گیرد و بسیاری از دلسوزان امت اسلامی از این امر اظهار نگرانی نموده بودند اینک پس از گذشت ده سال از حضور نیروهای خارجی در کشور متاسفانه می بینیم که برنامه های انان در راستای تخریب بنیانهای ارزشی جامعه افغانستان به ثمر نشسته است و بخش بزرگی از طبقه تحصیلکرده خود را می یابیم که از هر گونه مولفه عزت مدارانه تهی می باشند و به طور کامل اندوخته های دینی و ملی ارزشمند خود را به کناری افکنده اند.
نگارنده مع الاسف با بسیاری از به ظاهر روشنفکران وطنی برخورد داشته است که علی رغم تحصیل در علوم اسلامی هم اینک حتی از سایرین نیز در این زمینه پیشی گرفته اند. این خطری است جدی که باید تدبیری در راستای مقابله با ان سنجید که متاسفانه با حضور قوای اشغالگر در کشور که محرک اصلی این ابتذال فرهنگی اند نمی توان امید چندانی به بهبود یافتن اوضاع داشت. تلویزیونهایی به مانند امروز، طلوع، یک و بسیاری دیگر گویا سوگند یاد کرده اند تا آنچه در توان دارند در راه نابودی ارزشهای دینی و ملی این سرزمین به کار بندند.
چنین وضعیتی منجر بدان خواهد شد که علی رغم محرومیت از مولفه های اصلی قدرت اقتصادی و علمی همان سرمایه اندکی که نیز داشتیم به یغما رود و به اصطلاح رایح ملت مسلمان ما خسر الدنیا و الاخره گردند.