16 جدی 1393 - مقالات
قصه دور و دراز صلح با طالبان در قالب هیات خاص حکومتی یا شورای عالی صلح یا فرستادگان مخصوص امریکا و انگلیس یا شورای کویته و استخبارات پاکستان نه چندان ساده و پیش پا افتاده است که با دراز کردن دست دوستی حل و فصل گردد و…
و نه چندان سخت و پیش پا افتاده است که هر از گاهی کشوری دیگر به این حلقات اضافه گردد و ابراز تمایل و آمادگی برای میزبانی از مذاکرات صلح و میانجیگری بین طالبان و حکومت مرکزی کابل را مطابق با منافع و اهداف خاص خویش داشته باشد.
با استناد به صحت تجربه شده موارد فوق الذکر، دیگر چه نیازی به تغییر میزبانان و واسطه گران این نمایش خیمه شب بازی است؟ افغانستان نمی خواهد بپذیرد که هرچه تعداد دست های در کار مصالحه بیشتر شود فقط تعداد منافع خارجی بیشتر و گره ها افزون تر می گردد.
از این رو، تهران، پاریس، اسلام آباد، لندن، واشنگتن، ریاض، آنکارا، قطر و پکن هیچ تفاوتی در نتیجه و راندمان داده ها و ستاده های کابل نخواهند داشت. اظهارات صریح سخنگوی شورای عالی صلح مبنی بر منافع اقتصادی چین در مذاکرات صلح شاهدی بر این مدعا است.
در واقع قصه از آنجا شروع می شود که ناامنی ها و بی ثباتی ها در افغانستان در طول دهه های گذشته بسیاری منافع کشورهای همسایه و حتی قدرت های شرق و غرب را تامین نموده و می نماید و امنیت و ثبات نیز بسیاری از دیگر اهداف همین کشورها را پیاده می سازد.
این یک بند تمام واقعیت ظهور طالبان تا قدرت مطلق و گوشه نشینی و به حاشیه رفتن و سرانجام پیشروی دوباره آنان از سالهای 1373 تا 1393 در افغانستان و تهدید مرزهای مشترک روسیه و ایران و پاکستان و ازبکستان و چین می باشد که اینک منجر به مسایل زاید زیادی از جمله فقر، عقب ماندگی، فساد اداری و استعمار غیر رسمی شده است.
میزبانانی که دوره ای می آیند و می روند مادامی که منافع داخلی و راهبردهای استراتزیک تعریف شده خود را پیاده کنند نقش فعالی در روند مذاکرات صلح بازی می کنند و بس! لذا آزموده را آزمودن خطا است و نمی توان نسبت به حضور پررنگ چین چندان خوشبین بود.
منافع اقتصادی مرز زمینی انتقال کالاهای چین از راه افغانستان به آسیای میانه، اینک نباید امیدهای رنگ و رو رفته حکومت کابل را آنچنان جانی تازه بخشد که ابتکار عمل را بدست طرفهای دیگر دهد و سیاست اشرف غنی در قبال طالبان نیز همانند دیگر سیاست هایش تداوم محسوس حامد کرزی باشد.