7 جدی 1394 - مقالات

موضع گروههای مختلف داخلی به تحولات اخیر یمن

موضع گروههای مختلف داخلی به تحولات اخیر یمن

آریانا نیوز: مهمترین اتفاقی که در چند هفته اخیر در عرصه میدانی یمن اتفاق افتاده است، توافق مهم میان انصارالله و جنبش جنوب برای خروج انصار الله از مناطق جنوبی به منظور پیش برد مذاکرات یمنی-یمنی بوده است. در همین حال، بعد از خروج انصارالله از مناطق جنوبی درگیری‏ها میان نیروهای جنبش جنوب و طرفداران منصور هادی و القاعده در جنوب نیز افزایش یافته است.

 

 

همچنین در شرایط کنونی مناطق شمال و شمال غرب به صورت کامل تحت کنترول انقلابیون و نیروهای انصارلله به همراه اردوی یمن قرار دارد. در این راستا نفوذ گسترده اردو و نیروهای مردمی یمن در عمق استراتژیک عربستان سعودی و تسلط آنها بر برخی شهرک‌ها و روستاها در 2 منطقه «جیزان» و «نجران»، کلان‌ترین چالش را برای نیروهای ایتلاف سعودی ایجاد کرده است. شبه نظامیان طرفدار منصورهادی نیز ولایات شبوه، ابین، ضالع، لحج و عدن را اشغال کرده اند و ولایت حضرموت نیز تحت اشغال داعش و القاعده قرار دارد. البته باید توجه داشت که نیروهای منصورهادی با تروریست های داعش و القاعده اقدام به تقسیم مناطق جنوب یمن کرده اند. نیروهای وابسته به ایتلاف سعودی و «عبدربه منصور هادی» رییس‌جمهور فراری یمن که همچنان خود را بر مردم این کشور تحمیل می‌کنند، اخیرا دو شهر«زنجبار» و «جعار» در جنوب یمن را به عناصر القاعده تحویل داده‌‌اند. پیش از این نیز، «منصور هادی» در روزهای نخست ماه قوس ، با القاعده و داعش وارد معامله شد و در قبال خروج آن ها از عدن، ولایت حضرموت را به آن ها بخشیده بود.

 

موضع گروههای مختلف داخلی به تحولات اخیر یمن و آتش بس و صلح :

 

بعد از گذشت 9 ماه از حملات بی نتیجه عربستان سعودی و برجای ماندن تلفات جانی و مالی بسیار در این کشور، بالاخره عربستان سعودی و برخی گروههای یمنی رضایت دادند تا مذاکراتی را جهت پایان جنگ و ایجاد صلح در یمن آغاز کنند. در این راستا هیئت‌های سه‌گانه یمنی شامل هیئتی به نمایندگی از «عبدربه منصور هادی» رییس‌جمهور مستعفی، هیئتی به نمایندگی از انصارالله و سومین هیئت نیز به نمایندگی از حزب «کنگره ملی» به رهبری «علی عبدالله صالح» (رییس‌جمهور سابق یمن) در این نشستها که در سوئیس برگزار می شود، اشتراک می کنند. گروههای داخلی یمن نگرشهای متفاوتی به این نشستهای صلح دارند. در یکسو اردوی یمن و نیروهای انصار الله قرار دارند؛ در تحولات اخیر یمن اردوی این کشور به دو بخش تقسیم شده و بخشی از اردو با انقلابیون همراه شد و در حال حاضر نیز با انجام حملات مختلف علیه نیروهای متجاوز با نیروهای مردمی یمن همراهی می کند. بنابراین هدف اصلی این گروه از اشتراک در مذاکرات، توقف جنگ و برقراری آتش بس و جلوگیری از کشتار مردم بی گناه و تخریب تأسیسات زیر بنایی یمن است. البته این گروه خواهان صلحی هستند که منجر به حاکمیت اراده مردم بر یمن و عدم مداخله خارجی در این کشور گردد.

 

در سوی دیگر القاعده و داعشی های حاضر در یمن هستند که خلأ قدرت و آشوبهای داخلی در این کشور باعث تقویت و قدرت یابی آنها شده است، بنابراین به نتیجه رسیدن مذاکرات و صلح در یمن مورد خواست و مطلوب این گروه نمی باشد.

 

جریان سیاسی اخوان المسلمین یمن نیز که در قالب «حزب اصلاح یمن» به فعالیت سیاسی می پردازند، پیشتر متحد علی عبدالله صالح؛ رییس جمهور سابق یمن بودند. در عرصه منطقه ای نیز اخوان المسلمین یمن بیشتر مورد حمایت قطر و ترکیه است . این گروه در مقطع فعلی به دنبال نقش آفرینی در عرصه سیاسی یمن هستند و بعید نیست که در صورت ایجاد صلح در یمن به منظور تحکیم و تثبیت جایگاه سیاسی خود، با نیروهای اردو و انقلابیون انصارالله وارد معامله شوند.

 

جریان های سکولار لائیک و لیبرال و…. این کشور نیز همراستا با عربستان سعودی، خواهان تضعیف انصارالله و نقش حداقلی برای آنها در فرایند مذاکرات و گفتگوهای صلح هستند. هر چند آنها نیز در مقطع فعلی از ایجاد صلح در یمن حمایت می کنند؛ اما خواهان ایجاد حکومتی غیر دینی در آینده یمن هستند.

 

اهداف جناح های مختلف در یمن به آینده یمن و مدل مطلوب آنها

 

اردو و انصاراله:

 

یک سال پیش عمده تحلیلگران منتظر یک پایان تلخ و سریع برای حوثی ها بودند. امروز اما پس از گذشت یک سال، این جنبش نه تنها در عرصه میدانی قوی تر شده است بلکه از آن مهمتر خود را به حیث یک موجودیت سیاسی و دیپلماتیک معرفی و تثبیت کرده است. گذر از ژئوکالچر به ژئواستراتژی و ژئوپلتیک برای حوثی ها و حامیان آنها طی این مدت به این معنی است که نقشه سیاسی آینده یمن بدون حضور آنها بی معنی خواهد بود. این نقش آفرینی طیفی از فعالیت در چارچوب یک حزب سیاسی در دولت ایتلافی تا به راه انداختن یک انقلاب تمام عیار را در بر می گیرد. قرار گرفتن در هر نقطه از این طیف با توجه به محذوریت های محیطی و منطقه ای برای این گروه مطلوب تلقی می شود.

 

سلفی و اخوانی ها

 

به نظر می رسد بازندگان اصلی تحولات یمن همین گروه هستند. طی 9 ماه گذشته تمام انرژی سیاست خارجی و امنیتی عربستان به شکلی بی سابقه و ماجرا جویانه صرف این شد تا با زور سرنیزه حتی تصور امکان دستیابی اقلیتهای شیعه کشورهای منطقه به حقوق انسانی و اسلامی خود را از ذهن ها بیرون کنند. به نظر می رسد صیانت از اسطوره حکومت داری سلفی در شبه جزیره عربستان مهمترین اولویت این گروه است و از چنان اهمیتی برای سران این کشور برخوردار است که حاضرند همه چیز را در این راه قربانی کنند. نکته مهم اما اینجاست که پذیرفتن اصل مذاکرات بین گروههای یمنی توسط سعودی ها(هرچند ظاهری) نشان دهنده ناکامی در این راهبرد کلان است. سلفی ها دیر یا زود باید خود را برای پذیرفتن الگوههای حکومت داری جایگزین در منطقه آماده کنند.

 

القاعده و داعش

 

مسلما مهمترین برندگان ادامه بحران دریمن گرووهای تروریستی هستند. مدل مطلوب این گروه ها بالکانیزه کردن یمن و در نهایت جنوب شبه جزیره عربستان است. در صورت تحقق این سناریو، فقدان تسلط و اشراف اطلاعاتی و نظامی بر این حوزه استراتژیک از سوی بازیگران دولتی منطقه ای و فرا منطقه ای زمینه ای برای گسترش بذر تروریزم در خاورمیانه و باز کردن یک جبهه جدید علیه مردم منطقه خواهد شد.

 

جنوبی ها و جدایی خواهان

 

آنچه طی بحران اخیر یمن گذشت را می توان به یک کاتالیزور سیاسی در جنوب شبه جزیره تشبیه کرد که همه چیز را با سرعتی فوق العاده به پیش برد. در این کوران حوادث عملا هندسه سیاسی یمن به جایی رسیده است که آینده تحولات این کشور در سه گانه انصارالله- عربستان سعودی- گروههای تروریستی تعیین خواهد شد. طبیعتا الگوی مورد نظر جنوبی های و جدایی طلبان از دل این مثلث بیرون نخواهد آمد. بنابراین این گروهها خود را در مسیر انتلاف با یکی از این اضلاع تعریف خواهند کرد و سرنوشت آنان تابعی از سرنوشت همپیمان آنها خواهد بود.

 

سناروهایی برای آینده یمن:

 

راه‌های مختلفی برای برون رفت از بحران یمن وجود دارد که هر یک از آنها مورد حمایت یک یا چند گروه داخلی یمن می باشند. یک سناریو این است که انصار الله و نیروهای علی عبدالله صالح رییس جمهور پیشین از همه شهرهای یمن عقب نشینی کنند و عبدربه منصور هادی رییس جمهور (مستعفی) به قدرت بازگردد و کار خود را انجام دهد و سپس انتخاباتی پارلمانی و ریاست جمهوری در آینده ای نزدیک برگزار شود و علاوه بر آن توافق درباره یک دولت جدید متشکل از نمایندگان همه اقشار و احزاب ملت یمن صورت گیرد. چنین راهکاری که در قطعنامه 2216 شورای امنیت نمود یافت، بیشتر مورد حمایت عربستان سعودی و کشورهای غربی بوده و واقعیتهای نظامی و میدانی یمن را در بر نمی گیرد.

 

تبدیل انصارالله به یک حزب سیاسی و اشتراک آنها در انتخاباتی آزاد و پس از آن تشکیل اجلاسی بین المللی با هدف کمک اقتصادی به یمن و اجرای طرح‌های سرمایه گذاری در این کشور نیز از دیگر سناریوهای پیشنهادی برای یمن است. اما در نهایت به نظر می رسد تنها راه حلها و سناریوهایی در یمن منجر به صلح پایدار خواهد شد که فارغ از منافع متعدد کشورهای منطقه ای و فرا منطقه ای، امور داخلی یمن را به مردم این کشور واگذار کند، گفتگو بین گروه‌ها و احزاب سیاسی با نظارت سازمان‌های بین‌المللی از جمله سازمان ملل شکل دهد و واقعیات موجود در صحنه عملیاتی یمن و گروههای اثر گذار در این کشور را نادیده نگیرد.

همرسانی کنید!