21 عقرب 1394 - مقالات

درنگي بر حرکت بزرگ مردمی در کابل

درنگي بر حرکت بزرگ مردمی در کابل

سربريدن هفت گروگان به شمول مردان، زنان و دو کودک بي گناه توسط تروريست هاي بي رحم در ولايت زابل، موجي را در کابل و در سرتاسر کشور خلق کرد. روز گذشته مردم حرکت بزرگ مدني را در کابل راه اندازي کرده و با سردادن شعارهاي عدالت طلبي از جادة «استاد شهيد عبدالعلي مزاري» تا پيش رويِ ارگ رياست جمهوري راهپيمايي کردند. اين حرکت بزرگ مردمي، در نوع خود بي نظير و بي پيشينه مي نمايد و لازم است درنگي داشته باشيم. اين نگارش نقطه هاي مثبت و منفي يا نقطه هاي قوت و ضعف اين راهپيمايي کلان ملي را بررسي مي نمايد.

 

نقطه هاي مثبت

 

يکم: اعتراض پرشور، مدني و مسالمت آميز:

 

جمعيت بزرگ از مردم گردهم آمده بودند. با اين که از سوي رسانه هاي همگاني، زمان برگزاري راهپيمايي را همرساني نکردند، اما با استفاده از شبکه هاي اجتماعي چون فس بوک، مردم در جريان قرار گرفته بودند. خون مردم به جوش آمده بود و با تعطيل کار و وظايف به صف تظاهرات کنندگان پيوستند. اين حرکت، حکايت گر اين است که مردم به دموکراسي و قواعد طرحِ خواسته هاي سياسي در متن اين فضاي سياسي آشنايي داشته و مي دانند که در نظام دموکراتيک حکومت از آن مردم است و مردم حق دارند از حکومت گران پرسان نمايند.

 

با توجه به اين که وضعيت امنيتي کشور، به صورت کلي بحراني است، نگراني هاي وجود داشت که مبادا تظاهرات مردمي و حرکت بزرگ «عدالت طلبي» به چالش کشيده شده و برخي از «غرض» داران سياسي به ويژه حلقه هاي تروريستي حرکت را از مسير اصلي اش منحرف نمايند. اما خوشبختانه اين اتفاق ناگوار نيفتاد و تظاهرات کنندگان با قوت تمام و با حفظ جنبة مسالمت آميزي تا مقصد حرکت کردند.

بیشتر بخوانید  جبهه مقاومت ملی از کشته و زخمی شدن 4 تن از افراد طالبان در کابل خبر داد

 

دوم: هم صدايي همة مردم

 

همة قربانيان از قوم هزاره از مربوطات ولسوالي جاغوري ولايت غزني بودند. در آغاز تصور مي شد که تنها هزاره ها به جادة اعتراض آمده و صدايِ شان را در برابر ترور، وحشت، ظلم و نابرابري بلند کنند. آن گونه که اين امر در شبکه هاي اجتماعي مشاهده مي شد. اما شهريان کابل با حضور در راهپيمايي، نشان دادند که بدون در نظرگرفتن مسايل قومي و مذهبي و با توجه به منافع کلان کشور و کليت مردم، در برابر نابه ساماني ها مبارزه مي کنند. ديروز مردم از همة قوميت ها و نژادها به صفوف تظاهرات کنندگان پيوسته و همه با يک صدا در برابر ترور و وحشت فرياد کشيدند. باشندگان ولايت زابل، با برگزاري يک راهپيمايي خواستار سرکوب حلقه هاي تروريستي از اين منطقه شدند و قرار گزارش ها شمار زياد از مردمان ولايت هاي همجوار کابل مي خواستند در تظاهرات شرکت نمايند که با ممانعت نيروهاي امنيتي رو به رو شدند. اين امر نقطة عطف در سياست کشور خواهد بود. مردم نشان دادند که فريب نفاق افگنان را نمي خورند و زين پس کشتن و سربريدن هزاره به معناي کشتن و سربريدن پشتون، تاجيک، ازبک، ايماق و…… خواهد بود. به هرصورت از اين نگاه، نمايش خوبي بوده و گام بلند در راستاي ملت سازي شمرده مي شود.

 

سوم: همکاري نيروهاي امنيتي

 

نيروهاي پوليس همکاري خوبي با مردم و تظاهرات کنندگان داشتند. تنها نقطة ضعف که از سوي پوليس گزارش شد اين بود که از ورود افراد بيشتر به صف تظاهرات کنندگان ممانعت کرده است. اين رفتار ممکن است، جهت تامين امنيت و پيش گيري از ورود افراد مسلح تروريستي بوده يا به دستور حکومت. از اين که بگذريم کار کرد پوليس خوب بود. اميد مي رود که پوليس کشور به سمت پوليس بي طرف و غير سياسي گام بردارد. پوليسِ که تنها نگراني اش امنيت مردم بوده و به سياست و بازي هاي سياسي دخيل نشود و نيز ابزاري براي سرکوب صداهاي عدالت خواهانه و آزادي خواهانة مردم نشود.

بیشتر بخوانید  نقش مقامات حکومت پیشین در فراری دادن داعشی ها از زندان ها

 

نقطه هاي منفي

 

چهارم: بي نظمي و ناهم آهنگي هاي نسبي

 

بدون ترديد که تلاش هاي جدي صورت گرفته بود. اما ناهم آهنگي ها و بي نظمي هاي به چشم مي آمد. در آغاز حرکت، از مصلي شهيد مزاري، بلندگويِ درست وجود نداشت تا صداي فرياد زنان را به مردم منتقل کند، درگيري هاي ميان برگزار کنندگان برسر اين که کي ها شعارها را فرياد بزند صورت گرفت و شعارهاي متفاوت داده مي شد. يکي از شعارهاي که داده مي شد، خواستار کناره گيري استاد محمد کريم خليلي بود. اين در حال است که جناب ايشان يک سال مي شود، سمت حکومتي ندارد و خانه نشين است. اين امر نشان مي دهد که هم آهنگي در تنظيم شعارها وجود نداشت و هر شرکت کننده طبق برداشت ها و آگاهي هاي خود فرياد مي زد.

 

پنجم: استفاده جويي هاي رياکارانه

 

قرار گرفتن در معرض دوربين هاي رسانه ها و گرفتن عکس هاي فس بوکي به آرمان و آرزوهاي برخي ها مبدل شده است. يک بار در مراسم تشييع پيکرهاي شهيدان جلريز يکي از متنفذين اجتماعي به علت گرفتن عکس فس بوکي محکوم شد. ديروز نيز برخي ها متاسفانه شرکت در تظاهرات براي شان يک خاطره مي نمود و مرتب عکس هاي شان در فس بوک مي گذاشتند. مخالفت با رسانه هاي اجتماعي درست و منطقي نبوده و اين شبکه ها ابزاري مؤثر اطلاع رساني و جهت دهي مردم است، اما رياکاري بيش از حد نيز مطلوب نبوده و مي تواند توهين به خون شهيدان و جان باختگان تلقي گردد.

بیشتر بخوانید  گروه تروریستی داعش مسوولیت حمله به کابل را بر عهده گرفت

 

ششم: بي اهميتي ارگ

 

تظاهرات کنندگان با حفظ آرامش و دوري از خشونت و آشوب خود را پيش روي ارگ به عنوان مرکز تصميم سازي کشور رسانيدند. براي ارگ وقت و زمان مشخص کردند تا پاسخ خواسته هاي شان داده شود. اما ارگ نشينان بي نهايت بي اهميتي کردند و مي کنند. رييس جمهورغني به عوض اين که آمده و به صورت مستقيم با تظاهرات کنندگان سخن گويد و اطمينان هاي لازم را بدان ها بدهد، يک بيانيه تلويزيوني صادر کرد، در ميان اتاق هاي مجلل و حفاظت شدة ارگ مخفي شد و به گارد رياست جمهوري دستور داد که هرکس که قصد داخل شدن کرد با گلوله پاسخ دهيد.

 

گيريم که اصرار معترضان جهت داخل شدن در ارگ خواست منطقي نبوده است، اما آيا بي اهميتي جناب سبب اين امر نشده است؟. از سويِ ديگر اگر ارادة وجود نداشت که به خواست هاي مردم اهميت داده شده و با آن ها سخن زده شود، آيا با واسطه هاي آب پاش و گازهاي اشک آور نمي توان معترضان را از محل دور کرد؟ و در نهايت آيا بسنده کردن به يک بيانية تلويزيوني مردم را آرام مي کند و بي حرمتي به آن ها نيست؟ آن ها در خانه هاي خود ننشسته بودند که شما بيانيه مي دهيد؟ آن ها پيش روي قصر شما آمده بودند.

 

 

همرسانی کنید!