4 قوس 1394 - مقالات

جنگ تمدن ها چیست؟

جنگ تمدن ها چیست؟

به دنبال حملات تروریستی 13 نوامبر2015 در فرانسه، همچون یازدهم سپتامبر 2001 بسیاری از تحلیل گران و سیاستمداران غربی در اروپا و امریکا تلاش کردند تا با بهره گیری از تئوری برخورد تمدن های ساموئل هانتینگتون، در ریشه یابی بحران بار دیگر پای جنگ تمدن ها و حمله از بیرون سرحدات را پیش بکشند.

 

مارک روبیو نامزد جمهوری خواهان برای انتخابات ریاست جمهوری 2016 امریکا صراحتا آنچه در پاریس رخ داده را نمودی از جنگ تمدن ها خوانده و تاکید می کند، “در این جنگ یا ما برنده خواهیم شد یا آنها”. جب بوش ،برادر جورج بوش رئیس جمهور سابق امریکا و یکی دیگر از نامزدهای جمهوری خواه در انتخابات پیش رو گفته است:” حملات پاریس یک اقدام سازماندهی شده برای از بین بردن تمدن غرب است”، مایک هاکابی فرماندار سابق آرکانسا و نامزد دیگر جمهوری خواهان در انتخابات نیز “عملیات تروریستی در پاریس را تهدیدی برای تمدن غرب “خوانده است. این گونه تحلیل ها محدود به امریکایی ها نبوده و نمونه های مشابه آن را می توان در سخنان مقامات اسلواکی، مجارستان، صربستان، انگلستان و فرانسه و تحلیل های مختلف رسانه ای مشاهده کرد.

 

 

هانتینگتون در تئوری خود تمدن‌های جهان را به قسمت‌های مجزا تقسیم می‌کند که شامل تمدن آنگلو ساکسون، تمدن اسلامی، اسلاویک ، کنفسیوس، هسیپانیک، آفریقا، تمدن بودایی و هندوئیسم می‌شود. او معتقد بود نظم نوین جهانی از درون برخورد این تمدن ها حاصل خواهد شد. تئوری که در سال 1993 مطرح شد و در سال 2001 رسما به حیث استراتژی پالیسی خارجی دولت امریکا برای حمله به عراق و افغانستان مورد استفاده قرار گرفت. اما واقعیت این است که حتی اگر بخواهیم بر اساس تفکرات ساموئل هانتینگتون هم پیش برویم. حملات تروریستی این روزها در غرب را نمی توان در چارچوب تئوری برخورد تمدن ها جای داد. برخلاف تحلیل هایی که مورد پسند رسانه های غربی است، حمله کنندگان به پاریس به خاطر رشد در کشورهای توسعه نیافته، آموزش در مدارس اسلامی و حسادت به تمدن غرب دست به حملات تروریستی نزده اند. اطلاعاتی که از عاملان حملات خونین پاریس به دست آمده نشان می‌دهد طراحان و عاملان اصلی این حملات خونین اکثرا در اروپا به دنیا آمده، در آنجا کلان شده و شهروند این کشورها هستند. عبدالحمید اباعود طراح عملیات های فرانسه اهل مولنبیک، محله ای در بروکسل بلژیک است، ابراهیم عبدالسلام عامل یکی از حملات انتحاری و برادرش صلاح عبدالسلام ، هر دو همچون اباعود بلژیکی هستند و در همین محله مولنبیک کلان شده‌اند. اسماعیل مصطفی و یکی ازهمدستانش که عامل حمله انتحاری به سالن کنسرت متال در پاریس بودند نیز فرانسوی هستند. هر چه اطلاعات بیشتری از هویت مهاجمان به دست می آید، نام شهروندان اروپایی که در این کشورها به تروریست ها پیوسته اند بیشتر و بیشتر شنیده می شود. در دو سال گذشته شهروندان بلژیکی و فرانسوی بیش از سایر کشورهای اروپایی به داعش پیوسته اند. همچنین براساس پژوهشی که مرکز امنیت ملی در پوهنتون فوردهام منتشر کرد، از 68 نفری که در ایالات متحده متهم به همکاری با داعش شده‌اند، 55 نفر، یعنی 81درصد آنها تبعۀ امریکا هستند که از این تعداد 44نفر در امریکا متولد شده‌ اند.

 

حمله از بیرون یا جنگ داخلی

 

در همان ساعات اولیه حملات پاریس یکی از ژورنالیستان فرانسوی نوشت “اگر عاملان حمله شهروندان فرانسوی باشند، این حمله دیگر تروریستی نیست، نوعی جنگ داخلی است، چون شهروندان فرانسوی به روی هموطنانشان اسلحه کشیدند.” پس از حمله پاریس، فرانسوا اولاند رئیس جمهوری فرانسه گفت: “با هر کسی همکاری و از هر امکاناتی برای نابودی کامل داعش استفاده خواهیم کرد. قانون اساسی باید تغییر کند تا بتوان تندروها را از کشور اخراج کرد.” تهدیدهای اولاند در حالی است که بسیاری از مخاطبان وی حتی پدرانشان هم در فرانسه متولد شده‌اند و جدا سازی این افراد از فرانسه و غیر فرانسوی خواندن آنها غیر ممکن است. تمدن فرانسه امروز آمیخته با تمدن کشورهایی از شمال آفریقا و مستعمرات سابق این کشور است. بسیاری از ورزشکاران، هنرمندان، دانشمندان و سیاستمداران فرانسوی آفریقایی تبار هستند، بهترین غذاهای فرانسوی غذاهایی است که متعلق به شمال آفریقاست. موسیقی، ادبیات، مد لباس و حتی مدل موی فرانسوی ها نیز تلفیقی است از ادبیات، موسیقی و نوع پوشش کشورهایی چون الجزایر، مراکش، تونس و…

 

شکست پالیسی چند فرهنگ گرایی

 

برخلاف آن چه تبلیغ می شود اروپا این روزها از داخل سرحدات خود مورد هجمه قرار گرفته است. بخشی از جامعه اروپا علیه بخشی دیگر قیام کرده است. قیامی که حاصل از شکست پالیسی چند فرهنگ گرایی Multi Culturalism در اروپا است. اروپا این روزها دچار بحران هویت است، بحرانی که بی توجهی به آن حوادثی چون 13 نوامبر پاریس را بازهم رقم خواهد زد. واقعیت این است که رویکردی بی طرفانه به ریشه های تروریسم در اروپا نشان می دهد روند “دیگر هراسی” در قالب اسلام ستیزی آن چیزی است که بذر نفرت، ترس و حقارت را پیش از جمعه سیاه پاریس در دل مهاجمین کاشته بود. سیستم سیاسی فرانسه بر خلاف ادعای همزیستی مسالمت آمیز و کثرت گرایی فرهنگی پروژه هضم و دفع اقلیت‌های مسلمان را در ارزش‌های لائیسیته و اومانیستی فرانسه در سر داشت، ولی در همان حال به تمام ارزش‌ها و اصول نهادینه شده در این جماعت حمله‌ور می‌شد.

 

فروپاشی تمدنی از درون

 

این جنگ جنگی نیست که در آن براساس آنچه مارک روبیو می گوید “یا ما برنده می شویم یا آنها” زیرا ما و آنها در آن قابل تفکیک نیست.شاید ساموئل هانتینگتون راست می‌گفت که جنگ تمدن‌ها نزدیک است ولی او سال‌ها بعد نظریه‌اش را با انتشار کتاب “ما چه کسی هستیم ؟” تکمیل کرد؛ او در این کتاب به چالش های هویتی امریکا پرداخته است. هانتینگتون در کتاب اخیرش بر فروپاشی از درون یک تمدن و نه از بیرون تاکید می کند، همان چیزی که این روزها اروپا شاهد آن است.

همرسانی کنید!